استقرار باغهای ایرانی
قرار گیری در اقلیم گرم و خشک همواره موجب اهمیت ساخت باغ هایی بوده که همچون بهشت های زمینی باعث آسایش و آرامش مردمان این خطه شده است . بنابراین یکی از مهمترین عناصر معماری و شهر سازی ایران را می توان باغ های آن دانست که با تنوع جهت استفاده اقشار مختلف و در طول سالیان طولانی بدست معماران چیره دست این مرز و بوم ساخته شده و بعنوان یکی از بارزترین یادگارهای ایرانی همیشه مورد توجه و نظر معماران و باستان شناسان بوده است . در میان کویر ایران باغهایی وجود دارند که از نقطه نظر هنر و معماری نمونه هایی با ارزش تلقی شده و باعث ترویج هنر باغسازی ایرانی در دیگر سرزمین ها و بخصوص سرزمین های اسلامی شده اند .
بیشترین نمونه های اینگونه باغها که می توانند بعنوان الگو در خدمت شناخت کالبد معماری آنها قرار گیرند از زمان صفویان تا کنون باقی مانده و الباقی در طول زمان تخریب شده اند. از دیر باز باغهای ایران را می توان از جهت مکان استقرار به دو گروه برون شهری و درون شهری تقسیم نمود . این تقسیمات از نقطه نظر کارکرد به زیرگروه هایی تقسیم می گردند که هر کدام دارای ویژگی های خاص خود می باشند . اکثر باغهای برون شهری مورد استفاده طبقه ای خاص بوده و جهت تفریح و تفرج استفاده می شده است . به همین جهت اغلب این باغها به باغ های تابستانی نامگذاری می شوند .
اما استقرار این باغ ها در شهر و در حاشیه شهر با توجه به دیگر خصوصیات دارای کاربری جدید و مقیاس متفاوت خواهد بود . مطالعه الگوی مختلف این باغ ها در طول تاریخ با توجه به محل قرار گیری آنها ویژگیهای متنوعی را باعث شده که در این مقاله ضمن مطالعه در متون تاریخی سعی در شناخت سیر تحول هنر باغسازی از این نقطه نظر خواهد بود
باغهای ثبت شده در فهرست آثار ملی
باغ ایرانی به باغهایی گفته میشود که بر پایه معماری و عناصر تشکیل دهنده آن از جمله ساختار هندسی، آب و درختان و کوشک میانی و غیره عمدتاً در فلات ایران و مناطق پیرامونی متأثر از فرهنگ آن رواج داشته است.
در ادبیات ایران به باغ ایرانی «باغ سرا»، پردیس یا فردوس، بوستان یا بستان گفته میشده است. واژه باغ ایرانی جدید و ترجمه پرشن گاردن است.
باغ ایرانی سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد: اول در مسیر عبور جوی آب قرار دارد. دوم: محصور است با دیوارهای بلند سوم در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد. این سه مشخصه باغهای ایرانی را متمایز میکند. در واقع این باغ سراهای ایرانی را جهانگردان اروپائی که مشاهده کردند آنرا با مشخصه و نام «پرشن گاردن» وصف کردند. باغ ایرانی یا «باغ سرای» به ساختار و طراحی منحصر به فرد آن اشاره دارد. باغ ایرانی با تاریخ پیدایش قنات پیوند دارد اولین باغهای ایرانی در مسیر خروجی قناتها شکل گرفته است. نمونه اینگونه باغها را میتوان در طبس، یزد، گناباد، و بیرجند و اکثر مناطق کویری دید. یکی از مشخصههای باغ ایرانی عبور جوی آب در داخل باغ هست که معمولاً در این باغ سراها در وسط باغ استخر و یک عمارت یا ساختمان تابستانی وجود داشته است. بعضی باغها بصورت چار باغ بوده و آب را در ۴ مسیر عبور میدادهاند.
باغ ایرانی پاسارگاد را ریشه معماری این باغها دانستهاند. کوروش کبیر شخصاً دستور داده بود که باغ پاسارگاد چگونه ایجاد شود و درختها نیز به چه شکل کاشته شوند و در واقع هندسیسازی باغ و شکل و شمایل آن از دیدگاه کوروش به باغ ایرانی گرفته شدهاست. در دوره ساسانیان نیز باغها در جلوی کاخها و معابد شکل گرفتند و این موضوع در دوره اسلامی نیز ادامه یافت
قدیمیترین سند تصویری که نظم باغ ایرانی را به تصویر میکشد به دوره ساسانیان بازمیگردد. در نقش برجسته طاق بستان، صحنه شکار خسرو پرویز، طرح باغ-شکار او را در طاق بستان نشان میدهد. این نقش برجسته تا حدود زیادی هندسه باغ و عملکرد آن را هویدا میکند.
این باغها عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطه تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانهای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است. در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتهٔ محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجاد میکرد که باعث بقاء و پویایی بستر طبیعی میشد.
تاریخچه
باغ مقابل کاخ داریوش سوم در تخت جمشید
آغاز ساماندهی باغ را باید در زمان هخامنشیان جستجو نمود. در باغهای سلطنتی پاسارگاد (سده ۶ پیش از میلاد) وجود هندسه سازمند و منظم در باغ شاهی (اختصاصی) و در مقیاس کلان در باغهای پیرامون کاخها، تبدیل به الگویی شده است که بعدها در دوره ساسانی و پس از اسلام شاهد تکامل آن هستیم.
در نوشتههای گزنفون آمده است که شاه هخامنشی هر جا ساکن میشده و به هر جا که میرفته، همواره در نظر داشته است که در همه جا باغهایی باشد پر از آفریدههای زیبا، که زمین از میروید. این باغها را پردیس مینامند. اگر هوا مانع نباشد، شاه بیشتر اوقات خود را در چنین باغهایی به سر میبرد.
اردشیر دوم در سنگنبشتهای در شوش این جمله را نقش کرده است
به یاری اهورمزدا این کاخ پردیس زندگانی را من ساختم. اهورمزدا و مثره (مهر) مرا از هر بدی بپایند و آنچه را که کرده ام نگاهدارند
در دوران ساسانی (۶۳۳–۲۲۴م) باغسازی گسترش فراوانی مییابد. جایگاه والای طبیعت در تفکر زرتشت به ویژه پرستش آب موجب گردید تا علاوه بر انتظام انسانی در باغ چشماندازها و بستر طبیعی نیز مطرح گردد. باغ قصرهای این دوره همانند تخت سلیمان و کاخ فیروز آباد بیستون در بستر طبیعی جذاب مانند دریاچه و چشمه مکان یابی گردیدند.
تنوع هندسی مشخصترین ویژگی باغهای این دورهاست. انتظامهای محوری، مرکزی و چهاربخشی در باغهای این دوره دیده میشود. با استقرار تمدن اسلامی در دوره بنیامیه در سامره واندلس باغهایی احداث گردیدند که همچنان از باغهای ساسانی مورد الگوبرداری قرار گرفته بود. بسیاری از محققین با شکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفویه میدانند. در این دوره باغات در گستره شهر به عنوان هنر شکل دهنده ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تأثیر قرار میدادند. باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت صفویه انتخاب گردید و به صورت باغ شهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری بجز چند ساختمان چیزی باقی نماندهاست. در زمان شاه عباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد. در اصفهان از همنشینی فضاهای فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ ساختار هندسی این باغ شهر شکل گرفت.
سیر تحول طراحی باغ در دوره صفویه نیز همانند زنجیرهای به دورهٔ تیموریان مرتبط بوده و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده ایران با اروپا نشانههایی از از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرد و در دوران پهلوی به علت سهولت تردد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی احداث باغها و پارکهای اروپایی یا آمیختهای از آنها رواج یافت.
ابتداییترین و سادهترین اصل هندسی باغ ایجاد محوری در میانه باغ و به موازات طول آن میباشد. به طور معمول در دو طرف این محور درختان سایه انداز کاشته شدهاست. هندسه باغ از تقسیمات راست گوشه تشکیل شدهاست. مهمترین این تقسیمات، انتظام چهار بخشی است. انتظام باغ بر اساس هندسه محوری و تقارن است.
شکل باغ ایرانی شامل انتظام آب، انتظام گیاه و انتظام معماری است. این انتظام در قالیهای ایرانی نیز قابل جستجو میباشد و عناصر این انتظام (آب، گیاه و معماری) در نگارگری ایرانی موجودند و تصویری ایدهآل از باغ ایرانی را ارائه میدهند
واژهشناسی
عمارت باغ ارم- شیراز ایرانیان از دیرباز به ساختن باغها و باغچه در حیاط واطراف بناها علاقهٔ خاصی داشتند، در نوشتههای مورخان یونانی نزدیک به ۳۰۰۰ سال پیش، پیرامون خانههای بیشتر ایرانیان را باغها احاطه کرده و باغچههایی را که در اطراف بنا میساختند په اره دئسه مینامیدند که به معنای پیرامون دژیا دیس بود. دیس به معنی بنا و کسی را که دیس میساخت ،دیسا یعنی بنّا میخواندند. نمونهای از این باغها، پردیس تخت جمشید است که خشایار شاه در هنگام شمردن بناهایی که ساخته از آن نام برده. واژه پردیس به معنای بهشت، در زبان عربی فردوس و در زبانای دیگر به پارادایز(به معنی محوطه محصور و مدور باغ) نامیده میشود. بهشت یا وهشت به معنای بهترین زندگی است و این بهشت به شکل باغی سبز، خرم و زیبا مجسم میشده است. ما برای این مفهوم واژه جنت، فردوس، بهشت یا رضوان را بکار میبریم. در فارسی قدیم واژه پالیز نیز همین معنا را داشته ولی امروز فقط به مزرعه خربزه اطلا
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 7642 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: pptx
تعداد صفحات: 40
حجم محصول:2,178 کیلوبایت