بروسلوز به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام محسوب می گردد. عوامل شناخته شده بیماری ، طیف وسیعی از پستانداران اهلی و وحشی را مبتلامیازند.
این بیماری به علت ایجاد سقط جنین در دام ، کاهش تولید شیر، عقیمی و نازایی و از دست رفتن ارزشهای اقتصادی دامهای مبتلا و همچنین به علت ابتلای انسان به بیماری تب مالت ،بيماري تب مالت یا بروسلوز كه در حيوانات به نام سقط جنين واگير مرسوم است،يكي از بيماريهاي عفوني قابل انتقالبين انسان و حيوان ميباشد و با نامهايديگري نظير: تب مواج، تب ديوانه وتب مديترانهاي نيز ناميده ميشود. اين بيماري در تمام فصول سالوجود دارد، اما در بهار و پاييز يعنيزمان زايش و شيردهي دامها بيشترديده ميشود.
كنه ها بعنوان ناقلين و حتي مخزن مخزن ويروس CCHF شناخته مي شوند، به گونه اي كه توزيع جغرافيائي ويروس بخوبي با توزيع كنه ها بخصوص كنه هاي جنس هيالوما انطباق دارد. بدين سان كه در متجاوز از 17 درصد كره زمين در قاره هاي افريقا، آسيا، خاورميانه و اروپاي شرقي تا مرز فرانسه ويروس گسترش دارد. در فصول فراواني كنه ها و همچنين افزايش جمعيت مهره داراني كه مخزن و تقويت كننده بالقوه ويروس مي باشند موارد بيماري افزايش مي يابد .
-ترانس اوواريال ( انتقال ويروس از كنه هاي ماده آلوده به نوزادان از طريق تخم ها ) يا انتقال عمودي نسل به نسل ، ترانس استاديال ( انتقال ويروس از لارو به نوچه واز نوچه به بالغ ) و بالاخره انتقال آميزشي ( انتقال ويروس از كنه هاي نر به ماده و بالعكس ) مشخص كننده مكانيسمي است كه در بقاء گردش ويروس در طبيعت سهيم مي باشند. كنه اي كه براي يك بار آلوده شد در سراسر مراحل سير تكاملي و زندگي خود آلوده باقي مي ماند .
- لاروها و نوچه ها
این بیماری همواره از دو بعد اقتصادی و بهداشتی مورد توجه قرار می گیرد. دامهای مبتلا به بروسلوز ، معمولاَ در اولین دوره آبستنی سقط جنین نموده و در هنگام سقط جنین نموده و در هنگام سقط و تا مدتی پس از آن ، با دفع ترشحات به شدت آلوده رحمی ، باعث آلودگی محیط ، مزارع و مراتع گردیده که خود زمینه آلودگی را برای سایر حیوانات گله و نیز انسان فراهم می سازد.
دفع دوره ای باکتری عامل بیماری از طریق شیر حیوانات مبتلا و نیز دفع باکتری از طریق ترشحات رحمی در دامهای فاقد علائم بالینی و سقط جنین نیز مخاطرات فراوانی را برای سایر دامها و همچنین انسان در بر دارد. با وجود اینکه از شناخت بیماری تا کنون بیش از یک قرن سپری گشته ، بروسلوز هنوز هم در بسیاری از کشورهای جهان ، بویژه کشورهای مدیترانه ای و خاورمیانه ، همچنان به عنوان به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام و از مهمترین معضلات بهداشتی جوامع مطرح می باشد وتنها تعداد محدودی از کشورهای جهان این بیماری را ریشه کن نموده یا در آستانه ریشه کنی قرار دارند
مبارزه با این بیماری وکنترل و ریشه کنی آن به دلیل کثرت گونه ای عوامل بیماریزا و کثرت گونه ای حیوانات میزبان ، دوام نسبتاَ قابل توجه باکتری عامل بیماری در محیط ، عدم کفایت برنامه های واکسیناسیون برای ریشه کنی بیماری و لزوم شناسایی و حذف دامهای عامل انتشار بیماری در مقاطع خاص از اجرای برنامه های مبارزه و لزوم هزینه شدن سرمایه های سنگین اقتصادی، همواره در بسیاری از کشورهای جهان ، با دشواریها و مشکلات عدیده مواجه بوده است.
عامل بيماري:
نوعي باكتري بهنام «بروسلا» ميباشد. اين ميكروبداراي چند نوع است. نوعي از باكتريكه عمدتا در گوسفند و بز ديده ميشود،مهمترين عامل بيماري در انسان است.
ميزبان و شرايط زيستمحيطي:
تب مالت بيشتر بيماري مردان بالغبه خصوص كشاورزان، دامدارانچوپانان، قصابان، سلاخان، دامپزشكانميباشد. كارمندان آزمايشگاهها نيز درمعرض خطر ويژه قرار دارند اما دركشور ما چون زنان و كودكان نيزدوشادوش مردان به امور دامداريمشغولند در معرض خطر قرار دارند،به همين دليل 55 درصد مبتلايان رامردان و بقيه را زنان و كودكان تشكيلميدهند. در شرايطي كه مراكز پرورشدام استانداردهاي بهداشتي را نداشتهباشد تب مالت شايعتر است.
تراكم درمراتع بارندگي، نبود نور خورشيد واقدامهاي غيربهداشتي در فرآيند فراهمكردن شير و گوشت همگي زمينهانتشار بروسلوز را مساعد ميكنند.محيط اطراف گاوي كه ميتواند از خودميكروب دفع كند به شدت آلوده كنندهاست.
عامل بيماري در شرايط محيطيمناسب از نظر رطوبت، در ادرار ومدفوع حيوانات هفتهها و گاه ماههازنده ميماند. اين باسيل در پنير تازه وغير پاستوريزه حاصل از شيرخام تاهشت هفته زنده ميماند و با منجمدكردن از بين نميرود. اين ارگانيسم تاچهل روز در خاك خشك آلوده بهادرار، مدفوع و ترشحات واژن ومحصولات زايمان حيوان مبتلا، زندهميماند و در خاك مرطوب خيليبيشتر مقاومت دارد.
بروسلا در ادرار 6 روز در گرد وخاك 6 هفته و در آب و خاك تا 10هفته و در كره تا 4 ماه باقي ميماند ودر مدفوع حيوانات در هواي آزاد 100روز و در دماي 8 درجه سانتي گرادبيش از يكسال باقي ميماند، اينباكتري در ماست به علت وجوداسيدلاكتيك قادر به زندگي نيست ودر دماي 60 درجه به مدت 10 دقيقهنابود ميشود.
راههاي سرايت بيماري به انسان:1 – به صورت تماس مستقيم بابافتهاي حيوان آلوده نظير خون،ترشحات رحمي و ترشحات جنينسقط شده.
2 – به صورت غيرمستقيم از راه
– مصرف شيرخام و فرآوردههايلبني آلوده خصوصا پنير تازه، خامه،سرشير و كره
– انتقال تنفسي از طريقافشانههاي موجود در هواي آغل واصطبل آلوده يا آزمايشگاه
– فرو رفتن سر سوزن سرنگحاوي واكسنهاي حيواني به دستانسان
علايم بيماري: دوره نهفتگيبيماري (از زمان تماس با منبع عفونتتا بروز علايم) اغلب بين 1 تا 3 هفتهاست، ولي گاهي تا 6 ماه ميباشد. براساس شدت بيماري، علايم به سهشكل حاد، تحت حاد و مزمن بروزميكند.
شكل حاد: بيمار دچار لرزناگهاني، درد عمومي بدن به خصوصدرد پشت و تعريق شديد ميشود;اشتهاي خود را از دست ميدهد و دچارضعف و سستي ميگردد، ضمنا ازشروع علايم بيش از 3 ماه نميگذرد.
شكل تحت حاد: آغاز آنبيسروصدا ميباشد. شكايت اصليبيمار از ضعف و خستگي است. از آغازبيماري نيز 3 تا 12 ماه ميگذرد.
شكل مزمن: اگر از زمانتشخيص بيماري بيش از يك سالبگذرد و فرد هنوز مبتلا باشد مزمنگفته ميشود.
افرادي كه دچار تب، بياشتهايي،درد عضلاني و تعريق شبانه بوده وسابقه تماس با دامهاي آلوده يامشكوك به تب مالت را عنوانمينمايند يا از فرآوردههاي لبني آلودهاستفاده نمودهاند، لازم است براي انجامآزمايش به پزشك مركز بهداشتي -درماني ارجاع گردند.
درمان: رژيمهاي درمانيمتفاوتي براي درمان بيماران مبتلا بهتب مالت توصيه ميشود، ليكن هيچگاهاز يك دارو به تنهايي در درمان بيمارنبايد استفاده كرد (مگر در زمانحاملگي و با توصيه پزشك). طولدوره درمان حداقل 8 هفته (دو ماه)ميباشد.
راههاي پيشگيري از بيماريتب مالت در انسان:
1 – خودداري از مصرف مواد لبنيمشكوك مانند شيرخام، پنير تازه،خامه و سرشير غيرپاستوريزه
2 – استفاده از شير و فرآوردههايلبني به صورت پاستوريزه، در صورتدر دسترس نبودن شير پاستوريزه باجوشاندن شير به مدت حداقل ده دقيقهبعد از جوش آمدن، به از بين رفتن كليهعوامل ميكروبي مطمئن شويد.
3 – استفاده از ماسك تنفسي درهنگام كار با فضولات حيواني يا ورودبه اصطبل
4 – دور نگه داشتن حيوانات ازمحل زندگي انسان
5 – استفاده از دستكش، كلاه،ماسك، عينك و روپوش مناسب دردامپزشكان، دامداران و پرسنلكشتارگاهها.
6 – آموزش طرز تهيه پنير تازه بهكليه خانوارهاي روستايي; به اين طريقكه ابتدا شير را به مدت 10 دقيقهجوشانيده و در همان حالت به ازاي هر3 ليتر شير يك ليوان آب ماست و يا بهيك ليتر شير 250 گرم ماست ترشاضافه كرده پس از دلمه شدن و جداشدن پنير از آب مقدار لازم نمك به آناضافه كرده با پارچه صافي آبگيري وپس از سفت شدن مصرف نماييد. اگرپنير به صورت غير پاستوريزه و بدونجوشاندن شير تهيه شود حداقلبايستي دو ماه در آب نمك نگهداري وسپس مصرف شود.
7 – گزارش كتبي بيماري به مركزبهداشت شهرستان و استان.
از تب مالت در حيوانات چهميدانيم؟
در گاو، گوسفند، بز، سگ، شتر وخوك نيز بيماري مشاهده شده است.
تذكر: تب مالت در دامها از طريقجفتگيري دامها، مصرف شير از دامآلوده، انتقال تنفسي در هواي آغل واصطبل، تماس با ترشحات رحمي دامآلوده يا جفت و جنين سقط شده آلودهمنتقل ميشود.
راههاي پيشگيري در دامها:
1 – واكسيناسيون گوسالههاي مادهدر سن 3 تا 6 ماهگي با واكسن مربوط
2 – واكسيناسيون بره و بز غاله از 3ماهگي تا يك ماه قبل از جفتگيري باواكسن مربوط.
3 – جدانمودن دامهاي سقط شدهاز بقيه گله و جلوگيري از تماسمستقيم با ترشحات رحمي، جنيني وجفت دامهاي سقط شده
4 – خونگيري و انجام آزمايشهايلازم بر روي دامهاي مشكوك وهدايت دامهاي آلوده به كشتارگاه
5 – اقدامات بهداشتي شامل تهيه وتداركات محيط زيست تميز برايگلههاي گاو و گوسفند و دفع صحيحادرار و مدفوع آنها.
عوارض بروسلوز
شيوع عوارض بروسلوز بين 1 – 30 درصد است و بين بيمارانمبتلا به بروسلا ملي تنسيس چون بيماريزايي بيشتري داردعوارض بيشتري نيز ايجاد ميكند; بطور كلي با به تأخيرانداختن درمان بيش از 60 روز عوارض بيماري در هر ارگانيديده ميشود. گسترش باكتري به خون در ايجاد عوارضدخالت دارد، ولي بعضي عوارض بيماري مربوط به واكنش بدننسبت به آنتي ژن ميكروب بروسلا ميباشد.
استخوانها و مفاصل
اختلالات مفصلي شايعترين عارضه بروسلوز است و در 20درصد تا 60 درصد بيماران اتفاق ميافتند. التهاب مفصل دراكثر بيماراني كه از درد كمر شاكي هستند ديده ميشود. التهابچركي مفصل و التهاب واكنش ايجاد شده ممكن است بهمفاصل بزرگ و كوچك گسترش پيدا كند، ولي در مفاصلبزرگ (مثل مفصل لگن، زانو، آرنج) شايعتر است.
عفونت استخوان در بروسلوز نادر است و معمولا در مهرههايكمري ديده ميشود، مداخله جراحي به جز در مورد تخليهآبسههاي اطراف مهرههاي كمري به ندرت مورد نياز است.
كبد و كيسه صفرا
كبد احتمالا هميشه در بروسلوز درگير ميشود، اما اغلب بدوننشانه است. بزرگي كبد در 20 – 30 درصد بيماران اتفاقميافتد. تستهاي عملكردي كبد در آزمايشهاي متواليتغييراتي را نشان خواهد داد، ولي زردي واضح نادر است.عامل بروسلوز در نمونهبرداري كبد بيماراني كه تستعملكردي طبيعي نيز دارند، ديده شده است.
هپاتيت بروسلوزي كاملا با درمان بهبود پيدا ميكند و سي روزبعد از هپاتيت بروسلوزي معمولا اتفاق نميافتد.
آبسههاي چركي ناشي از بروسلوز، كبد و طحال در بروسلاكانيس شايعتر است.
التهاب كيسه صفرا ناشي از بروسلوز يكي ديگر از عوارضنادر بروسلوز است.
دستگاه گوارش
عوارض جهاز هاضمه در بيش از 70 درصد بيماران بروسلوزيديده ميشود و نشانههاي آن شامل تهوع، استفراغ، كاهشوزن، يبوست، اسهال و درد شكم ميباشد.
بروسلوز رودهاي ممكن است شبيه حصبه باشد با تظاهراتباليني عمومي كه تظاهرات گوارشي در آن واضحتر است.
التهاب حاد روده كوچك و بزرگ در بروسلوز نوع مليتنسيس ديده ميشود.
خون
تظاهرات خوني بروسلوز شامل كم خوني، كاهش پلاكتها،كاهش سلولهاي سفيد خون و اختلالات انعقادي ميباشد.
قلب و عروق
اندوكارديت (التهاب پوشش داخلي قلب) در كمتر از 2 درصدبيماران بروسلوزي اتفاق ميافتد و اغلب شايعترين عارضهاياست كه باعث مرگ اين بيماران ميشود.
سيستم اعصاب
بروسلوز باعث سردرد و افسردگي در اكثر بيماران ميشود. هرچند درگيري سيستم اعصاب مركزي در كمتر از 5 درصدبيماران اتفاق ميافتد. سندرمهاي عصبي (شامل التهابپردههاي مغزي، اختلالات اعصاب محيطي و آنوريسم مغزي واتساع قطعهاي از يك رگ خوني كه مربوط به ضعف يا نقصجدار آن در نتيجه بيماري يا آسيب است) در بروسلوز گزارششده است.
بروسلا ملي تنسيس نسبت به ساير گونهها بيشتر مسؤولعوارض عصبي ميباشد. گرفتاري زوج هشت عصبجمجمهاي موجب كري يك طرفه يا دو طرفه و علايم وزوزگوش ميشود. اعصاب جمجمهاي ديگري كه درگير ميشوندزوج 2-4-6 ميباشد. بنابراين ممكن است منجر به اختلالبينايي به صورت گذرا و يا ندرتا دايمي گردد. بايد توجه داشتكه افسردگي و اضطراب، تحريكپذيري و دمانس (زوالعقل) ميتوانند از عوارض بروسلوز باشند و در هر بيماري باعلايم افسردگي بايد به دو بيماري فكر كرد:
1 – بروسلوز
2 – كم كاري تيروئيد
در گرفتاري اعصاب محيطي گرفتاري عصب سياتيك شايعتراست.
پوست و بافت نرم
شيوع عوارض پوستي از 11-1/5 درصد گزارش شده است. باتوجه به ورود ميكروب بروسلا از طريق خراش جلدي عوارضجلدي به صورت ضايعات پوستي بخصوص روي بازو ممكناست ديده شود. اين ضايعات ممكن است به صورت راشهايسرخكي شكل يا پتشي يا كهيري شكل و خارش دار باشند;علت آن را حساسيت به آنتيژنهاي بروسلا ميدانند. ايجادزخمهاي مزمن به دليل تلقيح ميكروب بروسلا در كارگرانكشتارگاه مورد توجه قرار گرفته است و توانستهاند بروسلا رااز ترشحات زخم جدا نمايند.
دستگاه ادراري تناسلي
اختلالات كليوي نادر است اگر چه پيلونفريت (التهاب كليه ولگنچه)، گلومرونفريت (التهاب دوطرفه و غيرچركي كليه كهدر درجه اول گلومرولها را فرا گرفته است) موضعي و منتشرو آبسههاي كليوي در بروسلوز گزارش شده، ولي اوركيت(التهاب بيضه) خيلي شايع است و در 20 درصد بيماران مردديده ميشود.
عقيمي در بروسلوز كمتر از اريون ديده ميشود. التهابپروستات از عوارض نسبتا نادر است كه با علايم تكرر ادرار واحساس درد در دفع ادرار خودنمايي ميكند. در زنان دردهنگام قاعدگي، قطع قاعدگي، و اختلال در خونريزي و سيكلقاعدگي. التهاب دهانه رحم، التهاب رحم و لولههاي رحمي وآبسههاي لگني ممكن است ديده شود. بروسلوز در طيحاملگي انسان ميتواند به سقط بينجامد.
عوارض چشمي
يكي از راههاي ورود عامل بروسلوز به بدن ملتحمه چشماست; بنابراين التهاب چشم از تظاهرات آن ميباشد كه در نوعملي تنسيس شايعتر است. گرفتاري صلبيه، شبكيه حتيگرفتاري عصب بينايي ممكن است در بروسلوز ديده شود. ازعوارض نادر چشمي گلوكوم (آب سياه) ميباشد كه موجبدرد و افزايش فشار چشم ميگردد.
عفونت عودكننده
بيماران بروسلوز بعد از درمان حتي در كشورهاي غربي تا 10درصد دچار عود ميشوند; اين امر احتمالا به علت وضعيتداخل سلولي عامل بروسلوز است كه باعث حفظ آن در مقابلبرخي آنتيبيوتيكها و مكانيسم دفاعي ميزبان ميشود. عوداغلب در عرض چند ماه پس از عفونت اوليه رخ ميدهد وليممكن است تا دو سال پس از درمان به ظاهر موفق نيز اتفاقافتد. در افرادي كه احتمال بروز اين عفونت بالاست تشخيصيا شناسايي عود بيماري از آلوده شدن مجدد انسان با عاملبروسلوز كار دشواري است.
خلاصه مقاله
بروسلوز يك بيماري عفوني است كه در انسان به شكل تبمالت و در دامها به صورت سقط جنين تظاهر ميكند. مهمترينراه ورود ميكروب به بدن حيوان از طريق دستگاه گوارشاست كه به وسيله علوفه آلوده و زباله به حيوان سرايت ميكندو باعث شيوع بيماري ميگردد. كاركنان كشتارگاهها،فروشگاههاي گوشت، دامداريها بيشتر در معرض ابتلا به اينبيماري هستند. اين بيماري در گاو، خوك، بز و گوسفندمشاهده ميگردد.
بيماري از طريق مصرف شيرآلوده به صورت خام وفرآوردههاي شيري آلوده از طريق لوله گوارش به انسانسرايت ميكند، ولي گوشت و فرآوردههاي گوشتي كمتر منشأآلودگي ميباشند.
علايم تشخيصي: در دامها به صورت سقط جنين و درانسان تب مواج يا ديوانه يا تب مالت ظاهر ميگردد.
پيشگيري:
– مصرف شير پاستوريزه يا جوشانيدن شير به مدت 20 دقيقه.
– از مصرف شير حيواني كه تازه سقط جنين كرده خودداريشود.
– از مصرف پنير و خامه غيرپاستوريزه پرهيز گردد.
– پنير تازه و بينمك را بايد حدود 2 ماه قبل از مصرف در آبنمك قرار داد.
– قبل از دوشيدن شير دام بايد حتما پستان دام و اطراف آن رابا آب و صابون بخوبي شستشو داد.
– ظروف مخصوص دوشيدن شير بايستي دربدار و قبلا خوبشستشو داده شود.
– ضدعفوني اصطبلهاي آلوده
– واكسيناسيون دامها عليه اين بيماري
– رعايت بهداشت در هنگام جاروب كردن اصطبل و طويله
– جفت و بقاياي جنين سقط شده را بايد سوزاند.
– گوشت حيوانات مبتلا در صورت خوب پخته شدن قابلمصرف است.
پاسخ به سوالات در رابطه با تب مالت :
تب مالت چيست و معمولا چگونه است؟
تب مالت بيماري واگيرداري است كه عامل ابتلاء به آن يك دسته از باكتريهاي بروسلا است. اين دسته از باكتريها در ميان حيوانات هستند و آنها عامل بيماريهاي بسيار متفاوت در مهرهداران هستند. تب مالت به طور متفاوتي گوسفند، گاو، آهو، گوزن، خوك، سگها و چندين حيوان ديگر را مبتلا ميكند. انسانها به وسيله ارتباط و تماس با حيوانات يا توليدات حيواني كه به وسيله اين باكتريها آلوده شدند، مبتلا ميشوند. تب مالت در انسان ميتواند مسبب يك سري علائم بيماري مانند: آنفولانزا كه ميتواند همراه با تب، عرق كردن، سر درد، كمردرد و ضعف فيزيكي باشد. ممكن است اثر روي قلب يا سيستمهاي عصبي مركزي بگذارد. تب مالت شامل علائمي مثل تبهاي مكرر، درد مفاصل و خستگي كه به طور طولاني مدت ظاهر ميشوند است. در ايالت متحده جايي كه سالانه 100 تا 200 مورد اتفاق ميافتد تب مالت زياد شايع نيست. اما تب مالت ميتواند در كشورهايي كه بيماري حيوانات تحت كنترل نميباشد يا برنامهاي جهت كاهش بيماري ندارند زياد شايع باشد.
– معمولاً تب مالت در كجا يافت ميشود؟
اگر چه در سراسر جهان وجود دارد و اين بيشتر در كشورهايي وجود دارد كه استانداردها و سلامت عمومي مؤثر و برنامهاي براي سلامت حيوان خانگي ندارد اتفاق ميافتد. نواحي حوضه مديترانه شامل (پرتقال، اسپانيا، جنوب فرانسه، ايتاليا، يونان، تركيه، آفريقاي شمالي) آمريكاي جنوبي و مركزي، اروپاي شرقي، آسيا، آفريقا، كارائيبي و خاورميانه در معرض بالاي خطر ابتلا به اين بيماري هستند. در اين نواحي كه پنيرهاي پاستوريزه نشده وجود دارد و معمولاً «پنير محلي» ناميده ميشوند، خطر مبتلا شدن براي گردشگران وجود دارد.
– تب مالت چگونه به انسان منتقل ميشود و چه كسي خطر ابتلا به آن را دارد؟
به طور كامل بشر از سه راه مبتلا ميشود: خوردن و آشاميدن چيزهايي كه به وسيله تب مالت ميشوند، استنشاق يا از طريق زخم روي پوست باكتريها وارد بدن ميشوند. شايعترين راه ابتلا به اين بيماري به وسيله خوردن و يا آشاميدن توليدات شيري آلوده است. هنگامي كه گوسفند، بز، گاو و يا شترها مبتلا هستند، شيرشان به وسيله باكتريها آلوده است. اگر شير پاستوريزه نشده باشد، اين باكتريها ميتوانند آن شخصي را آلوده كند و يا بيماري را انتقال دهند كه شير يا پنير درست شده از اين را بخورد. استنشاق در محل يك راه معمول يا شايع مبتلا شدن نيست اما ميتواند خطر بزرگي براي مردم در نوع كارشان باشد. مانند كساني كه در آزمايشگاه كار ميكنند. غالباً استنشاق براي كارگرهاي كشتارگاه درصد مهمي از مبتلايان را دارد. آلودگي زخمهاي پوستي ممكن است مسئلهاي براي اشخاص يا شخصي كه در كشتارگاهها يا كارخانه بستهبندي گوشت يا دامپزشكان داشته باشد.
تميز كردن گوشت آهو، گوزن، موس (نوعي گوزن) يا خوك وحشي كشته شده، ممكن است به وسيله زخم پوست يا خوردن باكتريها مبتلا شوند.
– آيا تب مالت از شخصي به شخص ديگر ميتواند انتقال داده شود؟
انتقال اين بيماري از شخصي به شخص ديگر بينهايت كم است. (از طريق تماس شخص با شخص) مادراني كه بچه شير ميدهند ممكن است به نوزادشان اين بيماري منتقل شود. انتقال از طريق رابطه جنسي هم گزارش داده شده است. اگر نوزاد يا شخص در خطر براي تب مالت معالجه شوند، خطر مبتلا شدن براي هر دو از طريق رابطه جنسي و يا شير دادن بچه در 3 روز كاهش پيدا ميكند. اگر چه غير معمول است اما انتقال ممكنه از طريق آلودگي دستمال كاغذي و … هم صورت ميگيرد.
– آيا راهي براي پيشگيري انتقال اين بيماري وجود دارد؟
بله. در هنگام مسافرت بايد از خوردن شير، پنير يا بستني غير پاستوريزه خودداري كنيد. از خوردن محصولات لبني كه به پاستوريزه نبودن آن اطمينان داريد، بپرهيزيد. شكارچيان و دامداران در هنگام دست زدن و تماس روده و جگر حيوان بايد از دستكشهاي لاستيكي استفاده كنند. در حال حاضر واكسني براي انسان وجود ندارد.
– تشخيص داده شده كه سگ من تب مالت دارد آيا خطري براي من وجود دارد؟
- Canis يكي از عواملي است كه ميتواند سگها را مبتلا كند. عوامل اين بيماري به انسان منتقل ميشود. اما بيماري اكثر سگهاي مبتلا شده، اثري روي انسان ندارد. اگر چه دامپزشكاني كه با خون حيوانات آلوده سر و كار دارند در معرض خطر ابتلا هستند. ماكيان حيوانات خانگي براي آلودگي در خطر نيستند و اين تا حدودي درست است. زيرا بعيد هست كه آنها با خون يا نطفه سگ تماس پيدا كنند. ممكن است باكتريها با چند روز معالجه از بدن حيوان از بين بروند. البته امكان آلودگي مجدد هست و بدن حيوان ممكن است چندين هفته اين عفونت را در بدن داشته باشد. شخصهاي مصون (بيماران سرطاني، اشخاص آلوده به ايدز يا بيمارن پيوندي) نبايد سگهايي را كه با B.Canis آلوده هستند را لمس كنند.
– تب مالت چگونه تشخيص داده ميشود؟
تب مالت به وسيله يافتن عامل بيماري (نمونهگيري از خون يا مغز استخوان) در آزمايشگاهها تشخيص داده ميشود. همچنين آزمايش خون ميتواند پادتنهايي ساخته شده در برابر باكتريها را نشان دهد. اگر اين شيوه استفاده شود، دو نمونه خون در عرض دو هفته به طور جداگانه بايد گرفته شود.
– آيا درماني براي تب مالت وجود دارد؟
بله، درمان ميتواند سخت شود. دكتر ميتواند آنتي بيوتيكهايي مؤثر تجويز كند. doxycycline و rifampin دو دارويي هستند كه در عرض 2 هفته استفاده ميشوند و از دوباره آبوده شدن جلوگيري ميكنند. بستگي به زمان معالجه و شدت بيماري كه ممكن است بهبودي چند هفته تا چند ماه صورت گيرد. مرگ و میر از اين طريق تا 20% است و معمولاً با ترشحاتي همراه است.
– من يك دامپزشك هستم، هنگامي كه گاوي را واكسيناسيون ميكردم واكسني به طور تصادفي به بدنم فرو رفته (REV-1 ، B-19 or RB-51) چه كاري لزوم دارد كه انجام دهم؟
واكسنهاي مؤثري وجود دارد و B-19 هست كه شناسايي شده و علت بيماري در بشر است. اگر چه ما اطلاعات كمي در مورد واكسنهاي ديگر داريم ولي همه نظريهها يكي هستند. براي پادتنها نمونه خون بايد گرفته شود. ما پيشنهاد ميكنيم كه براي سه هفته آنتي بيوتيك Rifampin و Doxycycline براي B-19 و REV1 و تنها (Doxycycline براي RB-51) را استفاده كنيد. در موقع مقرر ميتوانيد دوباره چك كنيد و خون دوم را بگيريد. (نمونه بايد در دو هفته گرفته شود ). نظريههاي مشابه شامل اسپري واكسن در چشم (در اين مورد 6 هفته معالجه) يا پاشيدن واكسن روي ناحيه از پوست كه داراي زخم ميباشد.