رمان دل از نویسنده سارا بانو با لینک مستقیم
دانلود رمان دل از نویسنده سارا بانو
ژانر رمان: عاشقانه، خشن، ازدواج اجباری
تعداد صفحات: 212
خلاصه رمان: راستین که شب خسته از کار در شرکت به خانه میرفت ناگهان دختری جلوی ماشینش را میگیرد و ازش تقاضای کمک میکند تا از ازدواج اجباری که قرار انجام شود نجاتش دهد …
قسمتی از رمان دل :
دیگه کسی باتو وپدرت کاری نداره چک هارو برداشتم هنوز چند قدمی برنداشته بودم که باصداش متوقفم کرد. صبرکن برگشتم سمتش اوند جلوم ایستاد حیف تو نیست. اگه بامن رابطه برقرار کنی قول میدم به هرچی که میخوای برسی +ببین آقای فلاحی من فقط بخاطر پدرم اینکارو کردمو حاضر نیستم خودمو بفروشم لبخندی زد باشه ولی هرموقع خواستی آغوش من بازه از اتاقش بیرون زدمو راه خونه رو درپیش گرفتم وارد محله قدیمیمون شدم همسایه های فضدلمون دم درنشسته بودن و حرف میزدن بادیدن من شروع کردن به پچپچ کردن
توجهی نکردمو کلید درو انداختمو بازش کردمو وارد خونه شدم +بابا….بابا….بابا کجایی؟ مثل اینکه خونه نبود شونه ای بالا انداختمو به سمت اتاقم رفتم تا استراحت کنم ساعت۱۲شده بود و باباهنوز نیومده بود خیلی نگرانش بودم، دلم مثل سیر و سرکه میجوشید نمیدونستم باید چیکارکنم باشنیدن صدای در سریع رفتم تا بازش کنم وقتی بازش کردم نمیتونستم صحنه روبه روم رو باور کنم بابام باسروصورت خونی بی جون جلوی درافتاده بود رفتم جلو صداش زدم با با +بابا…. ولی جوابی نمیداد اشک تو چسمام جمع شد جیغ کشیدم +بابااااااااااا
خاک سپاری پدرم خیلی سریع انجام شدومن موندم بایه دنیاتنهایی سرخاکش نشستمو شروع کردم به حرف زدن با با +بابا دیدی گفتم قمار آخروعاقبت نداره….دیدی گفتم خودتو ببه کشتن میدی…دیدی حالا من چیکارکنم!! من دیگه کسیو ندارم چرا تنهام گذاشتی شروع کردم به هق هق کردن دیگه نمی تونستم تحمل کنم راستین دوروز از دزدیده شدن اطلاعات مهم سرکت میگذشت و من تمام فکرم شده بود اون اطلاعات بازنگ خوردن گوشیم نگاهی بهش انداختم +بگو مهرداد ×داداش پیداش کردم دارم میرم سراغش +نه صبرکن بیا دنبال من باهم بریم ×باشه داداش اومدم بعد۲۰مین خودشو رسوند +خوب کجاس؟ ×تویکی از محله های پایین شهره سری تکون دادم.