کتاب ” تلنگری بی درنگ ” شامل ” یکصد دلنوشته ” می باشد که آنرا تقدیم علاقمندان می نمائیم .
پیشگفتار
نوشتار پیش رو میوه ی ازسرگذشت ها و دانسته های این من با زبان ادبی می باشد که با پافشاری بسیار روی واژگان پارسی نوشته شده . بنابراین از دیدگاه ادبی و زبان شناسی پرارزش است و می توانم بگویم از نوشته های پیشین یعنی کتاب های »من نامه« و »تبارآریایی در کشاکش آزادی و بردگی« نیز در زمینه ی ادبی پرمایه تر است.
همان گونه که سرگذشت های یک فرد به مانند موج سینوسی در نوسان است در این نوشتار نیز هرچه پیش آمده بدون کم وکاست در دیدرس خوانندگان گذاشته شده.
زندگی چه در دوران اوج و چه در دوران پستی یک مزه ی آشکار ندارد و برای هر روزش مزه ی ویژه ی خود را داراست . پس افکندی که هر روز برایمان می گذارد با دیگر روزها دگرسان است. پس کوشش براین بوده که چه شیرین و چه تلخ آنچه گذشته را بازگو کنم.
در منتخبی از کتاب ” تلنگری بی درنگ ” می خوانیم :
آنچه که می توانستم سال ها پیش داشته باشم را اکنون به دست آوردم . هرچند خون دل خوردم و افسوس گذشته مرا پژمرده کرده.
ولی این ارزش دارد، میدانم که دارد. آدمها اگر یاد نگیرند که پیرامونشان را درست ببینند تا زمان مرگ هم آنچه که باید را نمی یابند.
پیشترها برای این که توانم را در برابر سختی های زندگی بیازمایم از خودم می نوشتم که توانسته و پیروز شده ام.
این روزها آنچنان پرتوانم و گامهایم بلند است که دیگر نیازی نیست خودم را با نوشتنش پذیرای آن کنم.