این کتاب سخنان کوتاه دکتر مهدی اقبالی مهدی آبادی می باشد امتیاز این کتاب در این است که در ۱۳۴۹ سخن کوتاه از ایشان هیچ کلمه غیرفارسی وجود ندارد مثلا از از حروف ث-ح-ق-ص-ض-ط-ظ-ع که عربی میباشندبه هیچ نحو استفاده نگردیده و امتیازات دیگر که با مطالعه آن مشخص می گردد.
از متن کتاب :
اگراز تاریکی بترسی تنها دلخوش میشوی به روشنایی.
چه بهتر بود که دربایستگی ها آدمی گری هم بایسته می شد.
چه بسا جهان سمیره سرراست باشد ولی بی گمان زندگی گرد است.
تهیدستی بجز ایمان خرد را هم زدایش می کند.
تاآنجا که پیداست اندوه هم با آگاهی از میان برداشته می شود.
هیچ آسای دست نویسی جاودانی نیست.
تکرارهر چیزی می شود گزینش چه بسا گمراهی.
خوردن فریب هوش آسان تر از فریب چشم است.
دانش جهان آرایی دروغ نیست چه بسا دروغگوها جهان آرایی می کنند .
تنها فرمانروایان دروغین می توانند دروغهای رک بگویند.
کسیکه خودخواه در راسات گویی باشد پس سرآغاز دروغ و پایان راه است .
توانایی هرآدمی به چارچوب هوشش بستگی دارد.
برای همیشه نمی شود خرد آدمها را از دریافت درستی و راستی بسته نگه داشت.
آدم راستین به چم خرد و منش است.
اگر چیزی برای سنجش نباشد بی گمان ژرفای هوش کاهش میابد.
تنها با فریاد راستینگی خاموشی نمایان می شود.
زندگیمان را در زمان دیگران تباه نکنیم.
تاریخ برای درک چگونگی اکنون است نه چراغ راه آینده.
داوری روشن پس از مرگ بیشتر است.
راستگویی درکردار است نه در سخن آشکار.
پدیدآوردن آدمی گری با پدید آوردن آدم جدایی زیادی دارند.
درگاه فراخور زندگی کنیم نه در جایگاه فراخور.