یکی از «مکاتبِ فکریِ عرفانی» که در کنار سایر مکاتبِ «عرفانی، ایرانی، اسلامی»، بالیده، «آیین اهل حق» است. متأسفانه تاکنون آن گونه که بایسته و شایسته است به این «مکتبِ فکری» پرداخته نشده است و از همین روی، این مکتبِ فکری، برای بسیاری از پژوهشگران، ناشناخته و یا همراه با ابهام باقی مانده است.
برای دستیابی به یک دیدگاه علمی و همه جانبه به این آیین، لازم است که پژوهشگران به منابع دست اوّل «اهل حق» مراجعه نمایند. این موضوع می تواند نوید بخش پژوهش های تازه و علمی در مورد آیین اهل حق باشد.
به نظر می رسد که برای رسیدن به یک نگاه علمی، دقیق و بی غرض نسبت به آیین اهل حق، لازم است که ابتدا «هستی شناسی» این آیین، از طریق متون دست اوّل ایشان، مورد بررسی قرار گرفته و روشن شود.
بررسی این موضوع، دغدغه اصلی پژوهش حاضر است. نگارنده با پژوهش بر روی متون دست اوّل آیین اهل حق، دریافته است که این آیین، دارای «هستی شناسی عرفانی» است؛ یعنی اساس آن، مبتنی بر «وحدت وجود»، «ظهور»، «تجلّی»، «حرکت حبّی»، «انسان کامل» و «ظهور و سریان حقیقت واحد در صُوَر گوناگون» است.