دستور زبان را می توان به اجمال دانشی دانست که به بررسی ساختمان زبان می پردازد و ساختار واژگان و پیوند میان آنها را در یک زنجیرۀ گفتاری توصیف می کند. پیش از آنکه انسان به مدرسه برود و خواندن و نوشتن را بیاموزد و از اصول و قواعد دستورزبان از طریق مطالعه آگاه شود، بیشتر قواعد دستوری را آموخته .
گاه دستورزبان برای او تنها یادگیری چنداصطلاح و نام چند قاعده است که پیش از آن به صورت عملی، بدون آنکه نام آن را بداند، در گفتار به صورت صحیح استفاده می کرده است.
برخی از انسان ها پا را فراتر نهاده و با احاطه بر روح زبان، به مدد قدرت خلاقیت یا تفحص دقیق در متون دیگر، قواعد دستوری را به گونه ای تازه و متفاوت با افراد و نویسندگان عادی به کار می گیرند.
قسمتی از کتاب :
۴- ۱-۳-قید و ایجاد موسیقی
کارکرد دیگر قید ایجاد موسیقی در سخن است. از آنجا که شاعر آزادی زیادی در آوردن قید دارد میتواند بستری را برپایۀ این مقوله برای ایجاد موسیقی در کلام فراهم آورد. آنچنانکه اهمیت نظام موسیقایی قیدهای این سطور کاملا محسوس است:
« بیابان خسته/ لب بسته/ نفس بشکسته/ در هذیان گرم مه عرق می ریزدش از هر بند »)شاملو، ص۱۲۸
(، « غرنده، ستیزنده/ هر لحظه تا همیشه رونده/ چون رود»)گرمارودی، ص۰۱۳
(، « این گونه زیستن: در خود فشردن/ در خود گشودن/ در خود شکستن/ با فریاد»)همان: ۲۱۳
توفنده خشم خلق به دلها چو موج بحر / لرزنده جسم دهـر ز بیداد همچـو بید
آنچه در کتاب ” دستور زبان شعر معاصر ” می خوانیم :
فصل اول : کلیات
دوم : نقش های هنری و زیباشناختی مقوله های دستوری در شعر
سوم : نقش های هنری دیگر مباحث دستور..........