در کتاب ” در خرقه سرخ رنگ ” که اشاره ایست به ردای قرمز رنگ کاردینالی ، استانلی وایمن یک داستان تاریخی را در زمان سلطنت لوئی سیزدهم در فرانسه به تصویر می کشد . این کتاب تا سال ۱۹۶۲ میلادی ۳۴ بار تجدید چاپ شده . هر بار با تیراژی بزرگتر از قبل در اختیار مشتاقان این کتاب قرار گرفته . نوسندگانی چون کونان دویل و استیونسون آن را به عنوان یک شاهکار داستان نویسی و بهترین اثر او معرفی کرده اند .
قهرمان این داستان اصیل زاده ای به نام ژیل دوبرو بوده که در زمان ریاست صدراعظم مشهور فرانسه کاردینال دو ریشلیو در پاریس زندگی می کرده . زندگی بی بندوباری داشته و برغم دستورات اکید ریشلیو مبنی بر غیر قانونی بودن دوئل ، او برای شروع دوئل کوچکترین تردیدی به خود راه نمیداد.
در همین حال در چندین مورد از شمشیر خود برای کمک به صدر اعظم استفاده کرده بود . در یکی از این دوئل ها که حریف خود را به سختی مجروح می کند ، توسط افراد گاردکاردینال دستگیر شده و صدر اعظم ۲ راه در جلوی او قرار می دهد .
رفتن به سیاستگاه و اعدام یا مأموریتی خطرناک در جنوب فرانسه در منطقه گاسکونی . او راه دوم را انتخاب کرده ولی در عمل مجبور می شود که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم کند .
عناوین کتاب :
فصل اول : در قمارخانه زاتون
دوم : در مهمانخانه ستون سبز رنگ
سوم : در خانه جنگلی
چهارم : مادام و مادموازل
پنجم : انتقام
ششم
فصل هفتم : ضربه کاری
هشتم : ضربه کاری ادامه دارد
نهم : سؤال
دهم : کلون
یازدهم : توقیف
دوازدهم : در جاده پاریس
سیزدهم : در مقابل تیرک راهنمای جاده
چهاردهم : جشن سن مارتین
پانزدهم : تابستان سن مارتین