این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
چکیده
مقدمه: حل مسئله يك مهارت اساسي براي زندگي در عصرحاضر است. مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری مبتنی بر دانش جزء رفتارهای مورد انتظار دانشجویان پرستاری است و يادگيري این مهارت ها بايد از دوران دانشجويي آغاز گردند.
هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین مهارت های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان می باشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که در آن کلیه دانشجویان سال اول تا چهارم کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1392 شرکت داشتند. داده ها در این پژوهش، با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر دو قسمت: 1) ابزار حل مسئله هپنر و پیترسون(Heppner & Petersen problem solving inventory(PSI)) 2) عوامل فردی- اجتماعی و آموزشی مرتبط با مهارت های حل مسئله گردآوری و با آزمون های آماری توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(کای اسکوار، کروسکال والیس، من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون لوجستیک چندگانه) تجزیه و تحلیل گردیدند.
نتایج: نتایج نشان داد که میانگین کل نمرات مهارت های حل مسئله برابر با 91/20±45/91 می باشد. بررسی عوامل فردی- اجتماعی و آموزشی نشان داد که براساس مدل رگرسیون لوجستیک چندگانه، تعداد خواهر و برادر(019/0=P)، سطح تحصیلات مادر(026/0=P)، موفقیت در حل مسائل و مشکلات(0001/0=P)، ارزیابی نوع رفتار مادر(013/0=P)، دانشکده محل تحصیل(024/0=P)، رضایت از رشته تحصیلی(006/0=P)، موفقیت در مهارت های حرفه ای و بالینی(03/0=P)، بی انگیزشی (001/0=P) و انگیزش درونی (004/0=P) از عوامل مرتبط با مهارت حل مسئله می باشند.
بحث و نتیجه گیری: در این پژوهش دانشجویان پرستاری، از سطح مطلوبی از مهارت حل مسئله برخوردار بودند. مهارت های حل مسئله قابل یادگیری هستند. از این رو توصیه می شود که با تمرکز بر یادگیری مبتنی بر مسئله با رویکرد دانشجو محور، بتوان این مهارت ها را در هر زمینه آموزشی افزایش داد.
زمینه پژوهش :
از زمانی که آموزش رسمی در جوامع بشری رواج یافته، پرورش توانمندی های فراشناختی، همانند فهم و درک، استدلال، تفکر، خلاقیت، حل مسئله و قضاوت مورد تاکید بوده است (1). حل مسئله يك مهارت اساسي براي زندگي در عصرحاضر است (2)، زیرا انسان ها در مراحل مختلف زندگی با مشکلات متعددی روبرو می شوند که برای حل آن ها نیاز به تفکر خلاق، منتقدانه و تحلیل گر دارند (3). حل مسئله نوعی تفکر معطوف به هدف است (4). یک فرایند ذهنی و تفکر منطقی و منظمی است که به فرد کمک می کند تا هنگام رویارویی با مشکلات، راه حل های متعددی را جستجو و سپس بهترین راه حل را انتخاب کند (5). این مفهوم؛ به عنوان یک فرایند شناختی سطح بالا با بسیاری از فرایندهای شناختی دیگر مانند انتزاع، جستجو، یادگیری، تصمیم گیری، استنباط و تجزیه و تحلیل در تعامل است (6) به طوری که؛ مشیرآبادی آن را فرایندی نظام مند می داند که بر تحلیل موقعیت مسئله، تمرکز داشته و بیانگر توانایی اشخاص در غلبه بر موانع و دستیابی به اهداف می باشد و شامل سه مولفه ی اعتماد به خود در حل مسئله[1]، شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله[2] و کنترل شخصی[3] است که به ترتیب، بیانگر اعتقاد فرد به توانایی در حل مشکلات، تمایل وی برای رد شدن از کنار مشکلات و یا مقابله رو در رو با آن ها و استفاده از راهکار های متنوع و متفاوت در کنترل رفتار و هدفداری در فرایند حل مسئله می باشد (1).
در واقع؛ هدف آموزش حل مسئله، فراگیری روش کلی برخورد با مسائل و مشکلات، آموزش روش استدلال، استفاده از اعتقادات و ارزش ها و تصمیم گیری در برخورد با مشکلات موجود است (7). آموزش گام به گام مهارت های حل مسئله در بلوغ شناختی، عاطفی و مهارتی افراد نقش بسزایی داشته و سبب افزایش قدرت تصمیم گیری در آنان می شود (8)، افرادی كه توانايی بيشتری در حل مسائل دارند، كمتر دچار افسردگی می شوند، مهارت های اجتماعی بالا و ارتباطات سالم تری دارند و ميزان اضطراب در آنان نسبت به سايرين، كمتر است (9 و 10). همچنین اگر حل مسئله به نحو مؤثری به کار گرفته شود مقاومت فرد را در برابر منابع استرس بیرونی بالاتر برده و آسیب پذیری وی را در برابر افسردگی و دیگر مشکلات عاطفی کاهش می دهد (5)، بعلاوه، حل مسئله، تاثیر بسزایی در ایجاد اعتماد به نفس و کسب آرامش دارد و به انسان نیرویی ویژه و انگیزه ای مناسب برای مواجهه ی سازنده با مشکلات می دهد (11).
هنر مراقبت از بیماران نیز، به دانش، مهارت و تخصص نياز دارد و قلب عملكرد مؤثر، توانايي حل مسئله است (12). پرستاران از نظر تأثيرگذاری بر پديده سلامتي در موقعيتي منحصر به فرد قرار دارند و داشتن دانش و مهارت به تنهايي براي موفقيت حرفه اي آن ها كافي نيست، بلکه شيوه ی برخورد با مسائل مختلف نيز مهم است (2). هر بیمار در موقعیت های بالینی، دارای خصوصیاتی منحصر به فرد بوده و هیچ راه حل ثابتی برای حذف یا تعدیل مشکلات بیماران مختلف وجود ندارد. بنابراین، پرستاران به خصوص در موقعیت های جدید بالینی، به مسئولیت های مستقل، قضاوت و تصمیم گیری درست نیاز دارند (13). حدود 6/16- 4 درصد از بیماران بستری در بیمارستان های آمریکا، استرالیا و انگلیس بر اثر عدم تصمیم گیری مناسب و صحیح پرستاری و پرسنل بهداشتی- درمانی، دچار آسیب هایی مانند ناتوانی دائمی و مرگ شده اند، اما در بیمارستان هایی که مشارکت و تصمیم گیری های تیم درمانی در سطح بالا بوده، میزان مرگ و میر 41 درصد کمتر از میزان پیش بینی شده، گزارش شده است (14). از طرفی، گسترش فناوری، نیاز بیماران به مراقبت با کیفیت، تاکید بر محدود کردن هزینه ها و طول مدت بستری، افزایش جمعیت سالمند، فرایندهای پیچیده ی بیماری و افزایش هوشمندی و آگاهی بیماران، تغییراتی هستند که پیش روی پرستاران قرار دارند، حال؛ برای آنکه پرستاران قادر به تطابق با این تغییرات و افزایش مسئولیت ها باشند، لازم است صاحب مهارت های سطح بالای تفکر باشند تا بتوانند ایده های جدیدی ارائه دهند (1) و قادر باشند بهترین راه حل ها را در برخورد با مشکلات و نیازهای بیماران اتخاذ نمایند (2).
مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری مبتنی بر دانش، جزء رفتارهای مورد انتظار دانشجویان پرستاری است (15) و يادگيري این مهارت ها، به عنوان نیاز آموزشی، بايد از دوران دانشجويي آغاز گردد (17 و 16) تا دانشجویان بتوانند دانش تئوری فراگرفته شده را در موقعیت های واقعی بکار گرفته و مشکل بیمار تحت مراقبت خود را حل نمایند (16). لذا دانشجویان قبل از ورود به محیط کار، نیاز دارند تا از احساسات، نگرش ها و رفتارهای خود در ارتباط با دیگران، شناخت پیدا کنند، تا بتوانند تصمیم گیری و حل مشکل آسان تر و بهتری داشته باشند (2).
با توجه به این که هدف اصلی آموزش در رشته های علوم پزشکی از جمله پرستاری، رشد شایستگی حرفه ای و توسعه ی مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله می باشد، آموزش پرستاری مسئول ایجاد محیطی است که بتواند یادگیری دانشجویان و کسب مهارت های شناختی، عاطفی و روان حرکتی را به گونه ای تسهیل کند تا دانشجویان قادر به مراقبت از افراد نیازمند در موقعیت های مختلف باشند و ضروری است تا افرادی را تربیت کند که توانایی شناخت و حل مشکلات را داشته باشند. لذا، در سال های اخیر ماهیت عملکرد بالینی تغییر پیدا کرده و تحت تاثیر مدل های گام به گام حل مسئله قرار گرفته است (1). به طوری که؛ نیزو[4]، یک فرایند پنج مرحله ای حل مسئله مشابه با فرایند پرستاری پیشنهاد می کند. بنابراین، نیاز به افرادی که مهارت های حل مسئله را به طور مؤثر در عملکردشان به کار گیرند، ضروری تر به نظر می رسد(18).
نتایج مطالعه ای در دانشجویان پرستاری، نشان داد که آن ها فاقد مهارت های حل مسئله هستند، اما در محیط مراقبت سلامت پیچیده ی امروز، پرستاران باید قادر به حل دقیق، کامل و سریع مشکلات باشند (15). بسياري از دانشجويان پرستاري وارد محيط بالين مي شوند، بدون اين كه بتوانند مشكل را بشناسند و براي حل آن، طرح ريزي كنند. نتايج برخی از مطالعات نیز بیانگر آن است كه اين مهارت در پرستاران و دانشجويان پرستاري از نمره ی پاييني برخوردار است (12). اما مشیرآبادی در مطالعه ی خود در دانشگاه ایران گزارش کرده است: میانگین امتیازات مهارت حل مسئله دانشجویان پرستاری مطلوب می باشد (51/21±5/89) (1). مطالعه ی سینار[5] در دانشگاه ساکاریا[6]ی ترکیه بیانگر آن است که دانشجویان پرستاری، مهارت مطلوبی در حل مسئله دارند (56/17±37/85) (15). در حالیکه بسر[7] مهارت حل مسئله ی متوسطی را در دانشجویان پرستاری دانشگاه دوکوزایلول[8] ترکیه گزارش کرد (19).
با توجه به اهمیت مهارت های حل مسئله، به نظر می رسد که بررسی عوامل مرتبط با این مهارت ها نیز دارای اهمیت بسیاری است. به طور کلی؛ با توجه به نتایج مطالعات مختلف، عوامل متعددی بر ایجاد و ارتقاء این مهارت ها نقش دارند. گروهی از محققین این عوامل را در دو دسته ی عوامل فردی شامل هوش، انگیزه، وضعیت از پیش دانسته ها، ثبات عملکردی و عوامل اجتماعی شامل سطح اجتماعی- اقتصادی، تکامل اجتماعی، روش های آموزش و مراقبت در دوران کودکی و نگرش های خانواده، موقعیت فیزیکی مدرسه و کلاس تقسیم بندی می کنند. برخی دیگر نیز عوامل مؤثر بر حل مسئله را در سه گروه شناختی، عاطفی و تجربی طبقه بندی می کنند (20). آنچه مسلم است، حل مسئله به عنوان یک نیروی قوی در سازگاری با نیازها و رویدادهای روزانه زندگی مطرح بوده و با تمرکز بر نقش عوامل فردی، تاثیرات محیطی و زمینه های فرهنگی جوامع مختلف، در افراد تثبیت می شود (9). بنابراین؛ تعیین و شناسایی توانایی های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن، مهم است. به طور کلی؛ با توجه به بررسی مطالعات مختلف و نظر صاحبنظران این امر، در این مطالعه، عوامل مرتبط با مهارت های حل مسئله ی دانشجویان، در سه دسته ی کلی عوامل فردی- اجتماعی، آموزشی و انگیزشی بحث و بررسی می شوند (1، 9، 15، 21).
در خصوص تشریح عوامل فردی- اجتماعی مرتبط با حل مسئله، گوون[9] رضایت از ارتباط با دوستان را بر مهارت های حل مسئله ی آنان، مؤثر دانسته (22) و نتایج مطالعات اوسلو[10] نیز به تاثیر متغیرهای فردی همچون سن، جنس و وضعیت سکونت بر مهارت های حل مسئله، اشاره دارد، به طوری که، توانایی حل مسئله در پسران بیشتر از دختران بوده و با افزایش سن، ارتقاء می یافت و مهارت حل مسئله ی دانشجویانی که با خانواده زندگی می کردند به طور معناداری کمتر از سایرین بود (05/0>P) (9)، درحالیکه کسکین و یلدیریم[11] مهارت حل مسئله را در دختران بیشتر از پسران برآورد کرده اند (05/0>P) (23) و گوون، در میزان مهارت های حل مسئله ی دانشجویان برحسب متغیرهای سن و جنس تفاوت معناداری نیافت (22). گورال[12] نیز به تاثیر ورزش در ارتقاء مهارت های حل مسئله ی دانش آموزان دبیرستانی اشاره دارد (05/0>P) (20). مطالعه ی یلدیریم و همکاران نیز به تاثیر منفی مصرف سیگار و الکل در دانش آموزان دبیرستانی بر مهارت های حل مسئله ی آنان اشاره دارد (001/0>P) (24).
دسته ی دیگری که در تقویت مهارت های حل مسئله دخیل می باشند، عوامل آموزشی است که عبارت از عواملی مانند فراگیر، فراده، برنامه، محیط و تجهیزات آموزشی در دانشگاه می باشد كه آموزش فراگیران را تحت تاثير قرار مي دهد(25). از جمله این عوامل می توان به سال های تحصیلی گذرانده شده، اشاره کرد (1، 9، 15، 19). از دانشجویان سال های بالاتر انتظار می رود که به تفاوت مشکلات بیماران مختلف دست یافته و از تجارب قبلی شان در مواجهه با بیماران مشابه، به عنوان چهارچوبی برای حل مسائل جدید استفاده کنند (26). در همین راستا، در مطالعات سینار، بسر و اوسلو مشخص شد که دانشجویان سال آخر پرستاری نسبت به دانشجویان سال های قبل، مهارت بیشتری در حل مسئله داشتند (9، 15، 19)، اما در مطالعه ی مشیرآبادی، توانایی حل مسئله ی دانشجویان سال آخر نسبت به دانشجویان سال اول تفاوت آماری معناداری نداشته است (05/0<P) (1). سایین و فاریماز[13] نیز در میانگین نمره ی حل مسئله دانشجویان سال اول و آخر کارشناسی پرستاری دانشگاه کموریت[14] ترکیه، تفاوت آماری معناداری مشاهده نکردند (05/0<P) (27). در تشریح سایر عوامل آموزشی مرتبط با حل مسئله، می توان به مطالعه ی گوون اشاره کرد که موفقیت های تحصیلی دانشجویان را بر میزان مهارت های حل مسئله ی آنان مؤثر دانسته است (22). در مطالعه ی سینار نیز، عوامل آموزشی مانند نوع رشته تحصیلی پرستاری و مامایی و سال های تحصیلی گذرانده شده، در میزان مهارت های حل مسئله ی دانشجویان دخیل بوده است و دانشجویان مامایی نسبت به دانشجویان پرستاری، مهارت بیشتری در حل مسئله داشتند (15)، درحالیکه گوون در مهارت های حل مسئله ی دانشجویان گرایش های مختلف آموزش حرفه ای و هنر، تفاوت آماری معناداری مشاهده نکرده است (22).
همانگونه که اشاره شد، عامل دیگری که می تواند در ارتقاء و بهبود مهارت های حل مسئله نقش داشته باشد، عامل انگیزشی است. در خصوص تاثیر این عامل در تقویت مهارت های حل مسئله، مایر[15] به نقل از ورتایمر[16] می نویسد: بعضی از افراد هنگام مواجهه با مشکلات، تفکرات و ایده های هوشمندانه ای دارند و ابتکارات، اکتشافات و راه حل های خلاقی ارائه می دهند، در توضیح دلایل چنین رفتاری، فقط تمرکز بر روی آموزش مهارت های حل مسئله کافی نیست، بلکه احساس، علاقه و جنبه های انگیزشی فرد نیز اهمیت زیادی دارد (28). انگیزش میل شخص برای تلاش در جهت انجام وظایف و استفاده از مهارت های فردی می باشد (29). انگيزش تحصيلي نیز به رفتارهايي اطلاق مي شود كه منجر به يادگيري و پيشرفت مي شود (30) و عبارت از تمايل فراگير است، به آن كه كاري را در قلمرو خاصي به خوبي انجام دهد و عملكردش را بطور خودجوش ارزيابي كند (31). مانند سایر یادگیری ها، یادگیری حل مسئله نیز نیازمند انگیزش سطح بالاست (21).
در تعبیر و تفسیر موقعیت مسئله دار، انگیزه می تواند تاثیر معناداری در عملکرد حل مسئله ی دانشجویان داشته باشد. زیرا؛ هنگامی که شخص به موضوعی علاقه داشته باشد، بیشتر تلاش کرده، در حل مسئله موفق تر خواهد بود و یادگیری معنادارتری خواهد داشت و در مقابل؛ بی علاقگی شخص نسبت به موضوع، سبب می شود که در انجام فعالیت های مربوط به آن، کمتر به تفکر خلاق و فرایند حل مسئله روی آورد (28). آک[17] به نقل از لپر[18] می نویسد: فعالیت های یادگیری مختلف که به دانشجو در چگونگی استفاده از مهارت هایش در موقعیت های واقعی زندگی کمک کند، انگیزش وی را افزایش می دهد (29). سیف نیز معتقد است: اگر فراگیران برای یادگیری حل مسئله از انگیزش لازم برخوردار نباشند، در اختیار داشتن بهترین راهبردهای حل مسئله نیز کارساز نخواهد بود (21).
لذا با عنایت به نتایج پژوهش های مختلف و به خصوص، اهمیت مهارت های حل مسئله در تصمیم گیری های مستقل پرستاران و دانشجویان پرستاری و خطرات ناشی از عدم انتخاب راه حل مناسب در موقعیت های بالینی و با توجه به نقش مهم عوامل فردی، آموزشی و انگیزشی در مهارت های حل مسئله و تفاوت احتمالی در ابعاد انگیزش تحصیلی مرتبط با مهارت حل مسئله، همچنین با توجه به انگیزه ی شخصی پژوهشگر مانند مشاهده موارد متعددی از عدم تصمیم گیری و عدم حل مشکل توسط پرستاران و دانشجویان پرستاری و متکی بودن دانشجویان به اساتید بالینی و پرستاران به پزشکان و حتی تصمیم گیری های پرستاری از جانب پزشکان، باید سطح این مهارت ها در دانشجویان بررسی شده و آموزش های پرستاری براین اساس برنامه ریزی گردند. لذا؛ این مطالعه با هدف تعیین مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام می شود تا بتوان با شناسایی عوامل مرتبط با ارتقاء این مهارت ها و در اختیار نهادن نتایج آن برای اساتید، پژوهشگران و برنامه ریزان آموزش پرستاری، در امر برنامه ریزی آموزشی و بهبود آن در طی دوره چهار ساله آموزش پرستاری گام موثری برداشت.