رفتار سازماني:
رفتار سازماني عبارت است از مطالعه منظم عمليات، اقدامات، كارها و نگرش هاي افرادي كه سازمان را تشكيل مي دهند. در رشته رفتار سازماني مطالعه منظم جايگزين قضاوت مشهودي مي شود، يعني مدارك و شواهد علمي كه در شرايط كنترل شده جمع آوري مي شود، به شيوه اي معقول مورد سنجش و ارزيابي قرار مي گيرد و در رابطه با هر معلولي در پي علت بر مي آيد. در رابطه با عملكرد فرد نيز سه عامل نقش اساسي دارند: توليد (بهره وري)، غيبت و جابجايي كاركنان. مديران به كيفيت و كميت توليد كاركنان توجه دارند، حال آن كه غيبت و جابجايي كاركنان بر بازده و توليد آنان اثر معكوس دارد. جابجايي كاركنان موجب افزايش هزينه ها مي شود و سازمان همواره با افرادي كم تجربه كار مي كند.
امروزه تلاشهای وسیعی به وسیله بسیاری از سازمانها برای ترغیب افراد به خلاقیت و نوآوری انجام میشود. موسسات و سازمانهای تولیدی و خدماتی این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، ایدهها و کالاها و خدمات جدید را ارائه میدهند، و در جهت بهبود سازمانی می کوشند.
تعریف خلاقیت
خلاقیت برای افراد دارای معانی مختلف است ولی عوامل مشترک در تمام این معانی این است که خلاقیت همیشه عبارت از پرداختن به عوامل قبلی با رویکرد ترکیب این عوامل در الگویی جدید و یا پرداختن به عوامل جدیدی با رویکرد خلاقانه به منظور ایجاد الگوها و ایدههای کاربردی جدید است.
تلاشهای خلاقیت وسیلهای برای نوآوری است. خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری و ذهنی است و نوآوری بیشتر جنبه عملی داشته و در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است.
تعریفهای بسیاری از از سوی صاحبنظران در خصوص خلاقیت شده است، در این بخش برخی از این تعاریف را بررسی میکنیم:
o طبق نظر گیلفورد خلاقیت به معنای حل یک مشکل یا سلسلهای از مسائل کوچک و بزرگ است.
o به نظر راجرز خلاقیت اظهار وجود و استقلال طلبی و حفظ شخصیت انسان است.
o پاپالیا خلاقیت را توانائی دیدن چیزها در یک نظر نو و معمولی، دیدن مشکلاتی که هیچکس دیگر، امکان تشخیص موجود بودن آنها را نمی دهد و سپس ارائه رهیافتهای جدید، غیرمعمولی و اثربخش می داند.
o لوتانز استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشهها و رهیافتهای افراد و یا گروهها در یک روش جدید، تعریف کرده است.
از تعریفهای عنوان شده نتیجه گیری می شود، که خلاقیت را می توان تولید ایدهها، رهیافتها و مفاهیم اصیل، بدیع و جدیدی همراه با رفتارهای انطباق پذیر دانست
تعریف نوآوری
تعدادی از تعاریف نوآوری در منابع معتبر مدیریتی در این بخش ارائه می شود:
نوآوری فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روشهای جدید عملیات است.
نوآوری عبارت از کاربردی ساختن افکار و اندیشههای نو ناشی از خلاقیت است.
نوآوری به معنای اندیشه خلاق تحقق یافته است.
منظور از نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است.
نوآوری ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است.
خلاقیت و نوآوری در سازمان
ضرورت اتخاذ تصمیم به منظور همراهی و هماهنگی با یک ایده یا رفتار و یا رویکرد عملی جدید به وسیله سازمانها در قالب طرحهای مدیریت تغییر مورد توجه قرار میگیرد، اما نوآوری اتخاذ یک ایده یا رفتار براساس نوع وضعیت است که برای محیط کلی سازمان جدید است.
•روانشناسان سعی داشتهاند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند را مشخص کنند.
• «استیز» مشخصات زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است: (۱۹)
•o سلامت روانی و ادراکی: توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع
•o انعطاف پذیری ادراک: توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چهارچوب ذهنی ثابت
•o ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید
•o ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه کردن و در نظر گرفتن چالشهای جدید مسائل پیچیده
•o استقلال رأی و داوری: متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشههای نو
•
اولین سازمانی که این ایـده را معرفی میکند به عنوان نوآور در نظر گرفته میشود و سازمانی که کپی می کند یک تغییر را اتخاذ کرده است. براساس این تعاریف، خلاقیت لازمه و پیش نیاز نوآوری است. اگرچه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور کرد که خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوریها است. خلاقیت پیدایش و تولید یک اندیشه و فکر نو است، در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است.