فهرست
تاریخچه. 3
جامعه شناسي چیست؟ 4
شناخت جامعه: 4
تعريف جامعه: 5
تقسيمات جامعه شناسي: 5
جامعه شناسي و ساير علوم: 6
جامعه شناسی شهری. 9
نگاه اجمالی. 9
اختصاصات شهر 9
جامعه شناسی پزشکی. 10
تاریخچه مطالعات اجتماعی در پزشکی و جامعه شناسی پزشکی. 11
علل اجتماعی بیماری. 12
الگوهای اجتماعی بیماری. 12
مقابله با بیماری. 13
انواع مراقبتهای درمانی. 13
جامعه شناسی روستایی. 13
تاریخچه جامعه شناسی روستایی. 14
اهداف جامعه شناسی روستایی. 14
جامعه شناسی کار 15
تعریف کار 15
موضوع جامعه شناسی کار 15
تعریف جامعه شناسی کار 16
اتحادیه های کارگری و ستیزه صنعتی. 16
روان شناسی اجتماعی کار صنعتی. 17
بیکاری،کار زنان و اقتصاد غیر رسمی. 17
جامعه شناسی خانواده 18
ازدواج. 18
خویشاوندی. 18
روابط خانوادگی. 18
خلاصه کتاب.. 19
تغییرات در الگوههای خانواده در سراسر جهان. 41
رویه تاریک خانواده 41
جامعه شناسی انحرافات.. 41
قوانین ،جرایم و مجازاتها 42
تبیین کجروى. 42
کجروی چیست.. 43
میزان جرایم. 43
مفهوم بیماری روانی. 43
نظريات و انديشه هاي برخي از متفكران و پيش گامان جامعه شناسي: 44
فارابي: 44
ابن خلدون: 45
نظريات اگوست كنت: 46
نظريا ت اميل دور كيم: 47
جامعه شناسي ايستا و پويا: 50
گروه اجتماعي : 52
گروههاي غير ثابت و ناپايدار: 52
گروه مرجع ( داوري) : 53
گروههاي فشار: 54
رفتارهاي گروهي: 54
عوامل مادي و معنوي در گروه: 55
عوامل از هم پاشيدگي گروه: 55
پايگاه اجتماعي : 56
تحرك اجتماعي: 56
ارزشهاي اجتماعي : 57
تاریخچه
جامعه شناسی جوان ترین رشته علوم اجتماعی است. واژه جامعه شناسی را در سال 1838 اگوست کنت فرانسوی در کتاب فلسفه اثباتی اش بدعت گذاشت .کنت را عموما بنیانگذار جامعه شناسی می دانند. او معتقد بود که علم جامعه شناسی باید بر پایه مشاهده منتظم و طبقه بندی استوار گردد.
هربرت اسپنسر انگلیسی در سال 1876 نظریه تکامل اجتماعی را تحول بخشید که پس از پذیرش و رد اولیه ، اکنون بصورت تعدیل شده دوباره پذیرفته شده است. اسپنسر نظریه تکاملی داروین را در مورد جوامع بشری به کار بسته بود. او معتقد بود که جوامع انسانی، از طریق یک تکامل تدریجی، از ابتدایی به صنعتی تکامل می یابند. او در نوشته هایش یادآور شده بود که این جریان یک فراگرد تکاملی طبیعی استکه انسانها نباید در آن دخالت کنند.
لستر وارد آمریکایی کتاب جامعه شناسی پویا را در سال 1883 منتشر کرد. او در این کتاب از پیشرفت اجتماعی از طریق کنش اجتماعی با هدایت جامعه شناسان ، هواداری کرد.
امیل دورکیم در 1895 کتاب قواعد روش جامعه شناسی را منتشر کرد و در آن ، روشی را که در بررسی ماندگارش از خودکشی در گروههای گوناگون به عمل آورده بود، به روشنی شرح داد. دورکیم یکی از پیش گامان تحول جامعه شناسی است. او سخت بر این باور بود که جوامع بشری با باور داشتها و ارزشهای مشترک اعضایشان انسجام می یابند.
ماکس وِبِر (1920-1864)معتقد بود که روشهای علوم طبیعی را نمی توان درباره مسائل مورد بررسی در علوم اجتماعی بکار بست. وبر استدلال می کرد که چون دانشمندان اجتماعی جهان اجتماعی محیط زندگی خودشان را بررسی می کنند، همیشه قدری برداشت ذهنی در بررسیهایشان دخالت دارد. او معتقد بود که جامعه شناسان باید فارغ از ارزشهایشان کار کنند و هرگز نباید اجازه دهند که تمایلات شخصی شان در پژوهشها و نتیجه گیریهایشان دخالت کنند.
درس جامعه شناسی در دهه 1890 در بسیاری از دانشگاهها ارائه شد. در 1895، مجله آمریکایی جامعه شناسی انتشارش را آغاز کرد و در 1905 انجمن جامعه شناسی آمریکا بنیان گذاشته شد جامعه شناسي چیست؟
هر يك از متفكران اجتماعي جامعه را بر پايه نظرات خود تعريف كرده اند براي مثال هاپس فيلسوف انگليسي معتقد است جامعه نتيجه قراردادي است كه در اثر جنگ دائمي ايجاد شده است.
از جامعه شناسي تعريف هاي گوناگوني بيان شده است و هر يك از انديشمندان و متفكران اجتماعي با توجه به ديدگاه خود به تعريف جامعه شناسي پرداخته اند اما در يك تعريف كوتاه و خلاصه مي توان گفت جامعه شناسي علم مطالعه نهادها- قشرها و گروههاي اجتماعي در جهت كشف قوانين بر آنها و درك ويژگيهاي حيات اجتماعي و تحولات اجتماعي است لازم به يادآوري : منظور از كشف قوانين يعني پيدا كردن نسبتا پايدار بين پديده ها و پديد آمدن شناخت علمي
شناخت جامعه:
در ادامه بحث بي مناسبت نيست كه به شناخت جامعه و اهميت زندگي در ميان انسانها اشاره اي ولي مختصر صورت گيرد.
اگر چه انسان داراي جنبه هاي زيستي- عقلي- روحي و ويژگيهاي وراثتي و جنسي است ولي آنچه در او اهميت دارد گرايش به زندگي اجتماعي است با توجه به توانايي انسان متفكران اجتماعي در بررسي هاي خود به اين مساله پي بردند كه محيط اجتماعي همواره نسبت به محيط طبيعي و جغرافيايي در اولويت قرار دارد
در حقيقت نياز انسانها به يكديگر اساس پيدايش جامعه انساني است و به گفته شهيد مطهري اجتماعي بودن انسان در خلقت او قرار داده شده است
انسان براي توليد غذا- پوشاك- مسكن- توليد مثل – ايجاد امنيت- انتقال دانش و تشكيل خانواده فقط از طريق زندگي جمعي مي تواند دست به چنين اموري بزند
همچنين آگوست كنت جامعه شناس فرانسوي و بنيان گذار علم جامعه شناسي مي گويد جامعه متعلق به گذشته و حال و آينده است و ميراث فرهنگي و اخلاقي نسل گذشته بر آيندگان حركت مي كند
فردگرايان: (طرفداران اصالت فرد) كه اغلب آنها را روانشناسان تشكيل مي دهند جامعه را جمع عددي افراد با خصلت هاي (ويژگي) آن مي دانند در حالي كه جمع گرايان (طرفداران اصالت جمع) كه اغلب آنها را جامعه شناسان تشكيل مي دهند اعتقاد دارند كه جامعه داراي روح مشتركي يا وجدان جمعي كه از افراد متفاوت تشكيل شده است
تعريف جامعه:
جامعه عبارتند از گروه بزرگ و پر دوام و متحركي از افراد كه براي هدفهاي مشترك و با توجه به نيازهاي مشترك با يكديگر داراي روابطي در جهت رفع مجموعه نيازهاي مادي و معنويشان هستند
تقسيمات جامعه شناسي:
جامعه شناسي را از ابعاد مختلف به دسته هاي گوناگون تقسيم كرده اند كه مهمترين آنها عبارتند از:
1- تقسيم جامعه شناسي از لحاظ هدف كه به دو دسته تقسيم مي شود
الف) جامعه شناسي ناب (نظري) كه در مورد كشف قوانين حاكم بر پديده هاي اجتماعي و تئوري ها و نظريه هاي جامعه شناسي سخن مي گويد
ب) جامعه شناسي كاربردي: منظور از جامعه شناسي كاربردي آن نوع از جامعه شناسي كه هدفش رسيدن به راه حل هايي براي رفع بحران هاي اجتماعي و مسائل و مشكلات اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي است.
2- تقسيم جامعه شناسي از لحاظ موضوع:
در اين نوع از جامعه شناسي موضوعات مختلف در حوزه هاي گوناگون مورد بررسي و مطالعه قرار مي گيرد جامعه شناسي اقتصادي- جامعه شناسي خانواده- جامعه شناسي سياسي- جامعه شناسي صنعتي- جامعه شناسي شهري- جامعه شناسي روستايي از مهمترين تقسيم هاي جامعه شناسي از لحاظ موضوع محسوب مي شود.
2- جامعه شناسي از لحاظ حدود موضوع:
در اين بخش جامعه شناسي به دو بخش تقسيم مي شود:
الف) جامعه شناسي كلان (ماكرو): در اين نوع جامعه شناسي قوانين كلي تحولات اجتماعي و بررسي و جستجوي آنها مد نظر جامعه شناسي است مانند بررسي نظام هاي سرمايه داري و زمين داري
ب) جامعه شناسي خرد (ميكرو) در اين نوع جامعه شناسي موضوعات محدودتر و جوامع نظير قشرها- گروهها- جمعيت ها و سازمانه ها مورد بررسي و مطالعه قرار مي گيرد.
جامعه شناسي و ساير علوم: مطالعه و شناخت جامعه انساني موضوع دانش خاصي نيست بلككه علوم مختلفي در حوزه علوم اجتماعي مانند جامعه شناسي- مردم شناسي- تاريخ- جغرافياي انساني- اقتصاد- حقوق- جمعيت شناسي- روانشناسي و علوم مشابه ديگر هر كدام با جنبه هاي مختلف زندگي اجتماعي ارتباط دارند و در شناخت كامل جامعه يكديگر را همكاري مي كنند . در ميان شاخه هاي مختلف علوم اجتماعي علومي نظير مردم شناسي- روان شناسيو حقوق با جامعه شناسي ارتباط و نسبت نزديكي دارند كه در ادام