nمدیریت دولتی و مسائل آن
nمهارتهاي رهبري
nدو عامل برتر در مهارتهاي رهبري
n1-تئوري X و Y مك گريگور
n2-مباني اختيار سازماني و رفتار مورد انتظار
nالگوهاي رهبري
nالگوهاي رهبري مبتني بر موقعيت
nالگوي اقتضائي فيدلر
nالگوي راه كار-هدف
nالگوهاي رهبري مراوده اي/دگرگون سازي
nوجه تمايز الگوي رهبري دگرگون ساز از رهبري مراوده اي از نظر Bass
nرهبري فره و الهام بخش
nتوجه ويژه به هر انسان سازماني
nانگيختگي هوشمندانه
nفرآيند رهبري مراوده اي
nالگوهاي رهبر/پيروي
nمدير در نقش كارآفرين
n
nارزشیابی :تبدیل هدفهای سازمان دولتی به مقادیر عددی،کار بسیار مشکلی است واندازه گیری بازده کار بسیار مشکل است. اگر چه ممکن است اهداف سازمان های دولتی درتقابل با یکدیگر قرار گیرند ولی سنجش آن مشکل است .ارزشیابی در سیستم دولتی نمی تواند صرفا با اتکای بازده یا پول صورت گیرد و به راحتی هم نمی توان ارزش اقتصادی و غیر اقتصادی رعایت قوانین و مقررات قانونمندی و... را سنجید .
nشفاف بودن رویه های اداری : جهت گیری اداره سازمان های دولتی بر این است که رویه های اداری شفاف باشد و کارها از حالت محرمانه خارج شوند .این جهت گیری فرصتی برای عموم فراهم می نماید که به بخشنامه ها و حقوق خود آشنا شوند وبرای تأمین این منظور به اسناد مکتوب دسترسی داشته باشند.
n
n
nقوانین و مقررات : دررابطه با همه فرآیند های مدیریت دولتی از جذب استخدام و اخراج کارکنان گرفته تا سیستم حقوق ودستمزد ،پاداش و تنبیه رویه های کاری و قوانین و مقررات خاصی وجود دارد که تعدد و تکثر و ازدیاد این نوع قوانین و مقررات باعث سردرگمی ارباب رجوع ،محدودیت ایجاد نمودن برای مدیران و... که دستیابی اهداف را با سختی مواجه می سازد.
ساختارتشکیلاتی:سازمان های دولتی در درون ساختار تشکیلاتی قوی و منسجمی قرار دارندکه ارتباطات وابستگی های متقابل درونی آنها مشخص نموده است برای آنها اهداف و اصول به صورت متمرکز مشخص می شوند.وابستگی سازمان های دولتی به دولت مرکزی و بعد به دولت محلی آنها را وادار می کند که به گونه ای خاص عمل نمایند،به شیوه ای خاص تصمیم گیری کنند .