این فایل در قالب فرمت Power Point قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
به نام خدا
فرزندپروري
اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو (pario) به معنی “زندگی بخش” گرفته شده است.
روابط پنهاني دختر و پسر
مقصود از دوستی های دختر و پسر رابطه ای نسبتا صمیمانه و گرم و پنهانی که از طریق دیدارهای مخفیانه و رد و بدل کردن هدیه یا برقرار ساختن ارتباط تلفنی بین دختر و پسر ایجاد می شود. اما گسترش چنین روابطی تاثیر منفی در کانون های خانوادگی دارد پایه های خانواده سالم که هسته ای از تشکیلات اجتماع می باشد را متزلزل کرده است .
زمانی که خانواده و جامعه نقش اساسی خود را جهت یاری دادن به نسل جوان برای یافتن هویت سالم، مثبت، پویا و سازنده به خوبی ایفا نکنند، نسل جوان با آشفتگی هویت و خلاء وجودی مواجه می شود و برای کاهش اضطراب و رهایی از بحران هویت و سرگشتگی، به این دوستی ها تن می دهد. جوان در تصور و توهم خویش، از طریق دوستی با جنس مخالف، می خواهد به آرامش برسد. او لذت این دوستی را عامل تسکین برای بحران بی هویتی خویش می داند.
برای نیل به این هدف والدین باید به نیازهای عاطفی و روحی فرزندان و شیوه‌های صحیح پاسخگویی به این نیازها واقف شوند. در این باره باید با تقویت ارزش‌های اخلاقی، معنوی و انسانی و سست گردانیدن معیارهای مادی در نظر جوانان، تقویت و توسعه مراکز ورزشی و تفریحی و برنامه ریزی صحیح برای اوقات فراغت جوانان، ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی جهت برطرف کردن کمبودهای عاطفی کودکان و نوجوانان، پرورش احساس عزت نفس و اعتماد به نفس کودک و نوجوان در خانواده و مدرسه، اطلاع رسانی به خانواده‌ها از طریق تماس با کارشناسان متخصص در امور خانواده، استفاده از فیلم ها و برنامه های تربیتی، پرهیز از سخت گیری و تنبیه و همچنین اجتناب از آسان گیری در تربیت فرزندان، تشویق فرزندان به رعایت تعادل و دوری از بی بندوباری، برقراری احساس امنیت در خانواده و جامعه و جلوگیری از بروز اضطراب در نوجوانان و جوانان زمینه های پیشگیری و مقابله با چنین مواردی را کاهش داد.
برای پیشگیری از چنین آسیب هایی باید خانواده‌ها به نقش حیاتی خود در برابر فرزندان آگاه شوند تا بتوانند الگوهای صحیح رفتاری را به فرزندان ارائه دهند و آنها را در برابر آسیب های اجتماعی واکسینه کنند. وظیفه همه ی پدران ومادران است که در دوران جوانی ونوجوانی به دختر وپسر خود محبت کافی داشته باشندتا این که آنها برای ارضای این احساس به افراد غریبه پناه نبرندوسنگ بنای زندگی وآینده خود را سست وخراب نکنند.میگنا دات آی آر.
اشتباهات والدین در گرایش جوانان به دوستی با جنس مخالف
الف) عدم آموزش صحیح والدین به فرزندان در مورد جنس مخالف
ب) محدود کردن مطلق فرزند در برخورد با جنس مخالف توسط خانواده
ج) نبود کانون محبت در خانواده
د) سختگیری خانواده در مورد ازدواج
اگر ارتباط و ابراز علاقه قبل از ازدواج، بدون نظارت پدر و مادر باشد، قطعا مسایل و مشکلاتی را ایجاد می‌کند و ادامه زندگی مشکل می‌شود. شاید زوج‌ها در یک، یا ۲ ماه اول پس از ازدواج، احساس رضایت کنند، اما پس از آن مشکلاتی به وجود می‌آید.
اگر پدر و مادر از روابط خبر داشته باشند و بدانند پسر مقابل، شرایط لازم برای ازدواج را ندارد، می توانند با شیوه‌های مناسب، مانع تشکیل یا ادامه این روابط شوند. مشکل این است که این آگاهی در خانواده‌ها وجود ندارد و پس از مدتی که با خبر می‌شوند، راه برگشتی برای آنها وجود ندارد که مطمئنا نتایج آن منفی خواهد بود.
سبك فرزند پروري سهلگيرانه ي مادر رابطهي معكوس و معنادار با سبك دلبستگي اجتنابي دارد. به بيان ديگر، سبك سهلگيرانه ي مادر باعث كاهش سبك دلبستگي اجتنابي ميشود و بالعكس.
بين سبك فرزند پروري مستبدانه ي مادر وپدر با سبك دلبستگي ايمن در دانشجويان رابطه ي منفي و معني دار وجود دارد. والدين مستبد بر خلاف والدين مقتدر، تحريك پذير، انعطاف ناپذير، زورگو و خشن و نسبت به نيازهاي فرزند خود بي توجه هستند. اين والدين طردكننده و سرد و در بعد پاسخگري پايين هستند و اين خصايص كاملا در مقابل ويژگيهاي فرزندپروري مراقبان داراي فرزندان ايمن قرار دارد. با توجه به آنچه گفته شد، طبيعي بنظرميرسد كه فرزندپروري مستبد داراي رابطهاي معكوس با دلبستگي ايمن باشد، يعني استبداد والدين منجر به كاهش ايمني دلبستگي در فرزندان گردد. همچنين، نتايج بدست آمده رابطه ي مستقيم و معنادار بين سبك فرزند پروري مستبدانه ي پدر و سبك فرزند پروري مستبدانه ي مادر بادلبستكي دوسوگرا در دانشجويان متاهل زن را تاييد كرد. سبك فرزند پروري مستبدانه به صورت پايين در پاسخگري و بالا در مطالبه گري مشخص ميگردند؛ اين والدين پيروي كردن و كنترل رامورد تاكيد قرار مي دهند در حالي كه بده و بستان كلامي، خود مختاري و استقلال را منع ميكنند.
تنها بين سبك دلبستگي اجتنابي و تعهد اخلاقي رابطه ي معنادار معكوس وجود داشت. پس هرچه دلبستگي فرد بيشتر اجتنابي باشد، تعهد اخلاقي او كمتراست. افراد داراي سبك دلبستگي اجتنابي در الگوي فعال سازي دروني خود به اين تصميمگيري شناختي رسيدها ند كه خودشان ارزشمند و دوست داشتني هستند، ولي اين ديگرانند (در اينجاوالدين) كه كار مراقبت و پاسخگري خود را انجام نمي‌دهند، در نتيجه ديدگاهي منفي در مورد ديگران شكل مي‌دهند. اين افراد بيشتر در بزرگسالي نيز از صميميت و نزديك شدن به ديگران هراس دارند و از آن دوري مي كنند پژوهشهاي متعدد نشان داده است كه افراد داراي اين نوع سبك دلبستگي اگر از لحاظ مذهبي در سطح بالايي نباشند، بيشتر مستعد خيانت زناشويي هستند، چون براي ارضاي نيازهاي عاطفي خود بيشتر با افرادي كه نمي شناسند و فقط رابطه ي گذراي چند دقيقها ي در زندگي خود ميتوانند داشته باشند، تكيه ميكنند.