این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
در «نوشتههاي پراکنده صادق هدايت»، که حسن قايميان گرد آورده است، داستان کوتاهي هست به نام فردا که تاريخ نگارش 1325 را دارد. اين داستان اول بار در مجله «پيام نو» (خرداد و تير 1325) و بعد در کبوتر صلح 1329 منتشر شد، و اگرچه در زمان انتشار درباره آن مطلب و مقالهاي در مطبوعات درج نشد، نشانههايي در دست است مبني بر اين که در همان سالها واکنشها و بحثهاي کمابيش تندي را برانگيخته است، که مصطفي فرزانه در کتاب خاطراتگونه خود درباره صادق هدايت به طور گذران به نمونهاي از آنها اشاره کرده است. اهميت داستان فردا، قطع نظر از مضمون اجتماعي آن، در شيوه نگارش و صناعتي است که صادق هدايت بهکار برده است، که شيوهاي است غيرمتعارف، ظاهراً گنگ و پرابهام، که تا پيش از آن در داستاننويسي ما سابقه نداشته است، و تا دو دهه بعد از آن نيز هيچ نويسندهاي طبع خود را در آن نيازمود.
فردا به شيوه تکگويي دروني نوشته شده است:1- تکگويي مهدي زاغي 2- تکگويي غلام. و غرض از آن آشنايي مستقيم با زندگي دروني کارگر چاپخانهاي است به نام «مهدي رضواني مشهور به زاغي». داستان بدون دخالت نويسنده و توضيحات و اظهارنظرهاي او نوشته شده و به صورت گفتوگويي است بدون شنونده و بر زبان نيامده. نويسنده خواننده را به درون ذهن آدمي فروميبرد و او را در آنجا تنها ميگذارد تا خود دربيابد که هر کسي درباره چه چيز حرف ميزند