این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
با چنين نزديكي دوريم دور
قتي مترجم كتابي كه در تصور خود همواره او را در حال دويدن به سوي حقيقت مي بيني اينگونه با تو سخن مي گويد كه: «... براي اولين بار نزديكي را خواندم، دلم نمي خواست تمام شود و بعد از خواندنش مي خواستم همه را در لذتي كه برده ام سهيم كنم.»، از خود مي پرسي: اين چه كتابي است كه اينگونه آن «پري جوينده حقيقت و عرفان» را به وجد آورده است كه نمي خواهد فارسي زبانان، بي خبر از لذتي باشند كه او خواهان قسمت كردن آن با ديگران است؟ به تعبير حافظ: در پيالة اين كتاب عكس رخ چه ياري را ديده است كه نمي خواسته اين نظاره به پايان برسد و رنج ترجمه را بر خود هموار كرده است؟ما در پياله عكس رخ يار ديده ايم اي بي خبر ز لذت شرب مدام ما
شادمان از حضور بازيگري توانمند در فضاي فعاليت هاي روشنفكري، كتاب را مي خري و با ولع آن را مي خواني.