این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
پیش درآمد
درفرهنگ ایرانی وادب پارسی (( روزگاری دراز، حکیم کسی بود که دانای به فلسفه باشد . فلسفه هم شامل کلیه علوم نظری وعملی ، تجربی وانسانی ،ظاهری وخفیه می گردد. لذا کسی حکیم بود که به تمام علوم وفضائل آشنا باشد . لیکن با گسترش دامنه علوم ودرآمد هر چیزی دردایره آن ، دیگر نمی شد به کسی ، بدان معنا ،حکیم گفت .
چون فلسفه قطعه قطعه شد ، هر قطعه سرخود گرفت ومانند قلمه یک نهال به رشد پرداخت وشاخه ها داد . انبوه ترین وخرم ترین قطعه ، جامعه شناسی بود که به نوبه خود رشدی سریع داشت وشاخه هایی بی شمار برآورد. هر روز شاخه ای نو می روید وسایه خود رابیشتر می گستراند .
بیشتر آثار پارسی ونوشته های مربوط به ((کسایی )) از او به ((حکیم کسایی )) یاد کرده اند . محمد عوفی در(( لباب الالباب )) وامین رازی در((هفت اقلیم )) وآثار معاصران چونان آثار دکتر ذبیح الله صفا در((تاریخ ادبیات درایران )) دکتر معین درحواشی (( چهارمقاله )) ومدرس در(( ریحانه الادب )) و آثار مستقل درباره کسایی ومقاله های فراوان نوشته شده درباره او با پیشوند (( حکیم )) آراسته و آمده است .
حکیم ابوالحسن علی بن محمد کسایی مروزی شاعری بزرگ واز پیشاهنگان شعر شیعی بود ومتعهدانه ادب پارسی است که پس از سال ها سکوت ،در دوره معاصر نام ومنزلت او شناخته شده است . شعر کسایی ،شعری است گونه گونه وسرشار از ویژگی های ادبی واخلاقی ،به همین روی تنها درعصر حاضر است مه بزرگی او دریافته وشناخته شده است چه ،درطول ودرازای تاریخ پرده غباری برسهم وشان او کشیده شده بود.