این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
بديهي است پيدايش نوآوري و نوانديشي در عرصه ادبيات داستاني بنا به مناسبات علّي و قواميافتهاي چون ظهور ذهنهاي نو، تجربهاندوزي از بطن زندگي، دريافت اصولي از ساحت هستي، ژرفانديشي، گذشت زمان و سنجش عقلاني بدون بغض و غرض بستگي دارد؛ و به منظور راهاندازي يك جريان ادبي بديع و تثبيت آن، نميتوان تنها به ظهور نوابغ و شخصيتهاي نوانديش اكتفا كرد. چه بسارند افراد ناپخته، ناتوان و كمبضاعتي كه براي كسب شهرت، مقام و ثروت، و به منظور پنهان كردن ناتوانيهاي خود، به ناگاه به كاري نو دست ميزنند و گمان ميكنند كه يك شبه ره صدساله طي ميكنند، و با ـ اصطلاحاً ـ «طرحي نو در انداختن»، به چهرهاي ماندگار مبدل ميگردند. اما از آنجا كه اين افراد از جهانبيني نابي برخوردار نيستند و از بهرهبري از شيوهها و تكنيكهاي داستاننويسي عاجزند، به آني، نامشان از صفحات ادبيات محو ميگردد.