اولين چاه نفت در سال 1859 در نقطه اي بنام تيتوسويل واقع در ايالت
پنسيلوانيا توسط مهندس جواني بنام ادوين در يك 38 ساله و با همكاري دوست آهنگرش بنام ويليام اسميت در
عمق 21 متري زمين حفر شد و به مخزن نفت رسيد.
پتروليوم «روغن سنگ» كه نام آن از ريشه لاتيني Petra يعني سنگ و Oleum يعني روغن گرفته
شده است در نزد قدما كيفيت مخصوص و معروفي داشت. مصريها آنرا براي موميايي كردن
مردگان و فينيقي ها براي بتونه كردن كشتي ها به كار مي بردند بيزانسيها از قرن
هفتم به بعد از روغن سنگ بعنوان اسلحه استفاده مي كردند بدين ترتيب كه به هنگام
نزديك شدن كشتي هاي جنگي دشمن به شهرهاي ساحلي آنها، مقداري نفت روي آب هاي ساحلي
مي ريختند و با آتش زدن آن ناوگان دشمن را دچار حريق مي ساختند. امروزه از نفت
علاوه بر موارد استعمال متعدد، حتي تركيبات دارويي زيادي ساخته مي شود.
لازم به ذكر است نفتي كه قبل از حفر اولين چاه نفت پنسيلوانيا مورد
استفاده قرار ميگرفت از چشمه هاي نفتي بود كه در بعضي از نقاط زمين مثل باكو خود
بخود بر سطح زمين جريان مي يافت و در نزد قدما ارزش امروزي را نداشته است.
در سال 1859 در ايالت پنسيلوانيا بهاي روغن هاي حيواني كه براي ايجاد
روشنايي بكار مي رفت به حد سرسام آوري رسيده بود. صنعت نوپاي آن روز نيز براي
روشنايي احتياج به اين نوع روغن داشت بنابراين ماده اوليه جديدي كه بتواند جانشين
روغنهاي حيواني بشود، شديداً مورد نياز بود. آنها بزودي متوجه شدند كه با تقطير
نفت خام، مايع صاف تري بدست مي آيد كه كيفيت اشتعال بهتري دارد و ميتواند بطور
موثري جايگزين روغن هاي حيواني بشود همچنين دريافتند كه مشتقات نفت بخوبي مي تواند
براي روغن كاري ماشين ها مورد استفاده قرار گيرد در آن زمان در ايالت پنسيلوانيا
با جديدترين ابزار توليد مي توانستند روزانه حداكثر شش هزار گالن نفت توليد كنند و
عمده تقاضاي خريد نفت از طرف كارخانه هاي پارچه بافي بود كه از آن براي روغن كاري
ماشين هاي خود استفاده مي كردند كم كم مصرف نفت رو به افزايش گذاشت بطوريكه در سال
1860 تعداد 74 حلقه چاه در داخل يا اطراف دره اويل كريك وجود داشت كه سالانه
509000 بشكه نفت از آنها استخراج شد.
دست اندركاران نفت ابتدا، نفت را در بشكه هاي چوبي مي ريختند كه نشت و
ترشح آن زياد و در نتيجه ضايعات نيز بالا بود هرچند ادوين دريك زحمات زيادي در
صنعت نفت كشيد اما اين نابغه نفت در حال بيچارگي و فقر چشم از جهان فرو بست و
بالاخره در سال 1880 در سن 50 سالگي فوت كرد و به پاس خدمات او يك مقرري سالانه به
مبلغ 1500 دلار در سال 1873 باو دادند كه بعد از مرگش براي مدتي همسرش از اين
مقرري استفاده مي كرد.
بايد گفت صنعت نفت آمريكا توسط خانواده راكفلر به اوج شكوفايي خود رسيد.
پس از آمريكا شهر باكو مورد توجه قرار گرفت و سرانجام در سال 1870 اولين مته
آمريكاييها كه با ماشين بخار حركت مي كرد به قفقاز رسيد و پيشتازان آمريكايي نفت
باكو را در عمق 35 متري به جهش در آوردند.
پس از آن در خاور دور نفت اندونزي بوسيله يك مهندس هلندي به نام اوگوست
كلر، 39 ساله ضمن عمليات اكتشافي در ساحل شرقي درياچه سوماترا كشف و استخراج گرديد
و رفته رفته نفت در ديگر نقاط نفت خيز جهان كشف و استخراج شد.
كشف و استخراج
نفت در ايران
در ايران، شخصي انگليسي بنام ويليام ناكس دارسي كه شغل وكالت دادگستري را
داشت و از بركت معادن طلاي استراليا ثروتي اندوخته بود، در 28 ماه مه 1901 امتياز
انحصاري نفت از استخراج تا توزيع در سطح كشور (به جز 9 ايالت شمالي) را براي مدت
60 سال بدست آورد قلمرو امتياز دارسي بالغ بر 000/770 كيلومتر مربع ميباشد. اين
مساحت برابر با مساحت كشورهاي فرانسه و سويس و كشورهاي بلژيك، لوكزامبورگ و هلند
(معروف به كشورهاي بنلوكس) و كمي بيشتر از مساحت تمام تكزاس مي باشد بهائي كه
دارسي در مقابل بدست آوردن اين امتياز به دولت ايران ميداد عبارت بود از بيست هزار
پوند وجه نقد و بيست هزار سهم يك پوندي از شركت جديد التاسيس نفت ايران و نيز 16
درصد از سود خالص سالانه آن شركت بود.
دارسي يك زمين شناس برجسته را بنام جي.بي. رنالد G.B.Ronald مامور حفاري و اكتشاف نفت در قسمتهاي غربي حوزه امتياز، كرد اما
بعد از شش سال كار و صرف 250 هزار پوند نتيجه اي عايد نشد. دارسي از روشيلدها
استمداد طلبيد ولي در آن تاريخ عمليات اكتشافي در ايران براي اين خانواده كه قبلاً
در جاي ديگري خود را مشغول كرده بودند، چنگي بدل نمي زد و لذا توجهي به درخواست
دارسي نكردند. دارسي كه مردي شيطان و داراي روابط وسيعي با همه محافل بود، بالاخره
توانست ارتباطي با شركت كوچك اكتشافي برمه پيدا كند. اين شركت در يك اشل نسبتاً
كوچك ولي بسيار منظم و هماهنگ براي نيروي دريايي سلطنتي انگلستان در برمه كار مي
كرد.
دولت انگلستان به لرد استرات كونا رئيس شركت نفت برمه، توصيه نمود كه با
دارسي همكاري و همراهي نمايد لرد مزبور يك مرد خود ساخته اسكاتلندي بود كه با
احداث راه آهن پاسيفيك كانادا ثروت هنگفتي بدست آورده بود در اثر همكاري لرد
استرات كونا و ويليام دارسي و پشتكار اين دو مرد بالاخره زمين شناس رنالد و گروه
او در 26 ماه مه 1908 موفق به كشف يك سفره نفتي غني در عمق 15 متري گرديد. اكتشافي
كه سرنوشت تاريخ ايران را دگرگون ساخت.