فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
6- 5
اشتغال وبيكاري وكشورهاي درحال توسعه
8-7
تعريف بيكاري و انواع آن 12- 9
ضرورت نگرش نو به مفهوم اشتغال
12
ابهام ذهني بودن مفهوم كنوني اشتغال 15-12
نتايج ابهام مفهوم اشتغال 16-15
نگرشي به مفهوم جديد اشتغال 18- 16
عوامل موثر بر آرزوهای شغلی
20-18
آموزش و اشتغال
چالشهای اشتغال فارغ التحصیلا ن کشور 21
تحولات اشتغال بر اساس تخصص 35-22
توزیع
شاغلان درسال 1375به تفکیک سطوح تحصیلی 38-36
مسائل
اشتغال زنان در ايران 43-38
نظریه های تفاوت اشتغال زنان ومردان 46-44
سهم زنان دراشتغال ایران 47
علل بیکاری 53-48
آسیب های ناشی ازعدم وجود شغل 57- 54
تحولات
اشتغال وبیکاری 61-57
تحولات بیکاری 66-61
وضعیت فعلی اشتغال وبیکاری درکشور
68-67
بیکاری در استان یزد
69
بررسي و تحليل
روند تغييرات نرخ فعاليت و بيكاري استان طي دوره 81 – 1375 116-70
مقدمه:
یکی از مهمترین مباحث در کشورهای در حال توسعه توسعه یافته و یا جوامع بشری
جهان امروز مسئله مبادرت ورزیدن به کاری مفید وسازنده برای افرادآن جامعه است.شغل
مرتبط باتواناییهاواستعدادهای ذاتی هرفردامری است که هرشخص لزوما با آن در زندگی
روزمره اش مواجه خواهدشد .
اما مشکل زمانی به وجود میاید که فرد شغل دلخواه خود را پیدا نکند وبه او لفظ
بیکار تعلق گیرد.
بیکاری یکی ازمعضلات کشورهای توسعه نیافته از جمله ایران می باشد.
بدون شك در همه
كشورها مسئله اشتغال از مهمترين اهداف برنامه ريزيهاي توسعه به شمار ميرود بطوريكه
مي توان گفت هيچ برنامه اي بدون توجه به مسئله اشتغال نمي تواند نتيجه مطمئني را
به همراه داشته باشد. اصولاً ايجاد اشتغال وحل مسئله بيكاري بهترين پشتوانه براي
اجرا و پيشبرد ديگر اهداف برنامه ريزيها به حساب مي آيدو معمولاً دولتها و
نظامهايي در برنامه هاي خود موفق ترخواهند بودكه بتوانند مسئله اشتغال را به خوبي
حل و فصل كنند چرا كه افراد بدون داشتن شغل ودرآمد فرصتي براي پرداختن به ديگر مسائل نخواهند داشت.
امروزه با پيشرفت علم وتكنولوژي وتغييرات جمعيتي از جمله
افزايش جمعيت تحصيل كرده ، مسئله
اشتغال به يك مسئله كاملا تخصصي تبديل شده و نظامهاي سياسي واقتصادي را با چالشهاي
جديد وجدي روبرو ساخته است. بطوريكه در اكثر كشورهاي درحال توسعه و از جمله ايران
اين مسئله بصورت يك معضل بزرگ و اساسي درآمده است.
عوامل متعددي روي "مسئله
اشتغال "تاثير گذار بوده
ويا از آن تاثير مي پذيرند.داشتن فرصتهاي شغلي مناسب نيازمند اقتصادي پويا و
كارآمد، زير ساختهاي مناسب ، سيستم آموزشي كارآمد، اشاعه فرهنگ كارو... مي باشد .
ضمن آنكه نمي توان از عواملي همچون مسائل بين المللي،
جريانهاي سياسي، اعتقادات ومسائل فرهنگي برروي آن چشم پوشي نمود همچنين نمي توان
مسئله اشتغال را تنها به دولت محصورومحدود نمود
بلكه حل معضل بيكاري نيازمند عزم ملي در ابعادمختلف مي باشد.
دراین
تحقیق سعی شده عوامل اشتغال وبیکاری به خصوص قشر تحصیل کرده درکشور مورد بررسی
قراربگیرد ،سپس در قسمت آخراشتغال وبیکاری دراستان یزد توسط مقاله ای که سازمان
مدیریت دراختبار ماگذاشته مورد بررسی قرار گرفته است .
*همچنین
لازم به ذکراست که آمارواطلاعات مربوط به سا ل75 میباشد ،چون هنوز نتایج سرشماری
سال 85 نیامده است.
اشتغال
وبيكاري وكشورهاي درحال توسعه :
امروزه بيكاري واشتغال ناقص ، به يكي از معضلات بزرگ جوامع
تبديل گرديده بگونه اي كه حتي كشورهاي پيشرفته صنعتي نيز كه انتظار مي رفت به
وضعيت اشتغال كامل نزديك شده باشند ، اكنون گرفتار بحران بيكاري كم سابقه اي شده
اند.براي كشورهاي درحال توسعه كه اكثريت نيروي كارگري جهان درآنها بسرمي برند
مسائل حل نشدني اشتغال هر روز پيچيده ترمي شود. اين كشورها بدليل مشكلات عديده اي
همچون ركود جهاني، كاهش زيادمخارج عمومي، وامها وبدهيهاي بزرگ و...مرتباًًً از هدف
اشتغال كامل،مولد وآزاد دورگشته اند بطوري كه تدريجاًًًًًًًً اين هدف جزء روياهاي
اين كشورها بشمارخواهد آمد. امروزه بيش از هرزمان ديگر، وابستگي بين كشورها
درمقوله اشتغال ودرآمد حاصل از آن
مشهود است بگونه اي كه هر كشوري كه بكوشد تا مسائل داخلي اشتغال خود را بي توجه به
ابعاد بين المللي سياستهاي خويش حل كند نه تنها موفق نبوده بلكه در دراز مدت ،
آينده اشتغال كشور خويش نيز به خطرخواهد انداخت . به اعتقاد اكثر كارشناسان ضرورت
دارد همه كشورها ، چه غني و چه فقير براي استفاده از امكانات و منافع آينده محيط
اقتصادي ، خود را با محيط متحول اقتصاد بين الملل سازگار نمايند) کیاوند، 1365: 9تا33)
تجربه نشان داده است كه نمي توان انتظار داشت فقط با اتكا
به رشد اقتصادي ، تمام مشكلات مربوط به اشتغال وبيكاري را حل نمود. بلكه براي ريشه
كن ساختن اين بيماري مزمن ، كه عوامل نامرئي آن داراي ريشه هاي ژرف مي باشد ،
بايست تمام امكانات مادي و معنوي داخل كشور را بسيج نموده و از ظرفيتهاي بين
المللي نيز نهايت استفاده را برد.
مسئله اشتغال در كشورهاي درحال توسعه گستره اي از مسائل
مرتبط با يكديگر را تشكيل داده كه برخي از آنها حادترند وبرخي كمتر حادند واين
معضل ، بس فراتر از آن چيزي است كه به عنوان بيكاري آشكار مي شناسيم.
جنبه عمده بيكاري دركشورهاي درحال توسعه از جمله ايران ،
تمركز آن در ميان جوانان و دانش آموخته ها ست . آمارها نشان مي دهد كه ميزان
بيكاري آشكار درميان افراد 15تا24 ساله ، دو و حتي بيش از دو برابر ميزان
بيكاري آشكار در ميان كل نيروي كار است اين در حالي است كه در كشورهاي صنعتي ،
بيكاري در ميان افراد مسن تمركز داشته ودر ميان افراد جوان تقريبا نا چيز بوده است
تمركز بيكاري در ميان گروههاي سني جوان دركشورهاي درحال توسعه تا حدودي منعكس كننده
تعداد نامتناسب افراد جوان دركل جمعيت است كه اين مسئله به نوبه خود نتيجه نرخهاي
سريع رشد جمعيت ونيروي كار مي باشد. ازطرفي نسبت بالاي جوانان در ميان بيكاران
نمايانگر گسترش سريع آموزش نيز مي باشد ، چنانكه هر ساله تعداد بيشتري از تحصيل
كرده ها را به جستجوي مشاغل مزدوحقوق بگيري در شهرها تشويق مي كند و معمولا نيز
فرصتهاي شغلي موجود براي اين خيل عظيم جمعيت ، كافي نيست (خزاعی
،1368:17تا21)
بهر حال ، عوامل متعدد و گوناگوني دست در دست هم داده اند
تا مسئله بيكاري به يك معضل بزرگ براي كشورهاي درحال توسعه تبديل شود وآنها را با
چالشهاي جدي و اساسي در هزاره سوم روبرو سازد به نحوي كه اگر براي حل آن چاره
انديشي نگردد موجب اضمحلال و نابودي آنها خواهد گشت.