مقدمه:
در سراسر تاريخ افراد بشر همواره درپي بهبود توانايي خويش براي دريافت
و جذب اطلاعات درباره محيط پيرامون خود و افزايش سرعت، وضوح و تنوع در انتقال
مربوط به خود بودهاند . آنان كار برقراري ارتباط را با استفاده از اشارات سر ودست
و علايم صوتي آغاز كردند. و براي انتقال پيامهاي خود به توسعه و تكميل يك رشته
ابزار غير لفظي پرداختند : موسيقي ، رقص ، طبل ، آتشهاي نشانه ، نقاشي و ديگر
نمادهاي ترسيمي مانند پيكتوگرام از
اين دستهاند. در پي پيكتوگرام ، ايدئوگرام كه
اهميت ويژهاي داشت ، زيرا به بيان موضوعي يا انديشه انتزاعي كمك ميكرد. اما آنچه
به نوع بشر در دنياي حيواني ، يك موقعيت ممتاز بخشيد تكامل زبان بود. كه به ارتباط
انساني ، رسايي و دقت بخشيد. تمام اين ابزارهاي ارتباط كه هم زمان از آنها استفاده
ميشد، درفرآيند تشكل افراد به صورت جامعه و براي بقاء آنان ابزاري ضروري بود.
خط، دومين پيشرفت و دستاورد عمده بشري، به كلام ، دوام و بقاء و به
جوامع استمرار بخشيد. خط يا نوشتن ، كه همانا استفاده از نشانههاي نموداري براي
توصيف منظم زبان گفتاري است، به نظر برخي صاحب نظران موثرترين رويداد در سراسر
تاريخ فرهنگي و يكي از بزرگترين دستاوردها در تاريخ تمدن است . عصر پيش از تاريخ
با اختراع خط پايان يافت و آدمي از تاريكي آن دوره به روشني تاريخي پاي نهاد و
نوشتههايي برجا گذاشت و تصوير روشن يا روشنتري از خود و پيرامون خود به آيندگان
نشان داد. خط ابزاري بود براي نگاه و حفظ داشتن هرگونه پيام و يا اطلاع در زمان
حال و آينده و ابزراي براي از ميان برداشتن موانع برسر انتقال ، حفظ و نگهداري
دانستههاي بشري و استمرار جامعه انساني بود. سومين دستاورد بزرگ تاريخ بشري كه
تاريخ عصر ارتباطات نوين از آن آغار ميشود ، اختراع چاپ بود فني كه در چين در قرن
هشتم ميلادي و در اروپا در قرن پانزدهم پديد آمد. سرانجام اين امكان به وجود آمد
كه تعداد زيادي از نسخههاي يك كتاب بدون توسل به جريان پر زحمت نسخهبرداري دستي
تهيه شود. و همچنين چاپ تا اندازه زيادي سرشت روتدها و رويدادهاي تاريخي را نيز
تغيير داد، زيرا دانش و اطلاعات تا آن زمان در اختيار افراد محدودي بود و اختراع
چاپ اين حصار را شكست. فراوان بودن كتاب ، ميل به سوادآموزي را كه تا قرن شانزدهم
تقريباً بخشهاي گستردهاي از جوامع شهري در برخي از كشورها را در برگرفت
برانگيخت.
اختراع ماشين چاپ ، مشكل ديرين آزادي انديشه را پديد آورد . زيرا
تغييرات به راحتي و بدون ابراز مقاومت از سوي پاسداران مذاهب و عقايد سياسي رخ نميداد
، درست آنگونه كه سقراط بهاي «فاسد كردن» جوانان را با زندگي خود پرداخت. و يك
سانسور سنتي توسط پاسداران مذهب به كتابها و مطبوعات غير ادواري اعمال ميشد.
همينطور نيز اين چشمانداز كه «انديشهؤهاي خطرناك» بتواند به نحوي
گسترده در سراسر كتابهاي چاپي جريان يابد موجب اقداماتي پيشگيرانه شد. چاپخانهها
تنها با داشتن پروانه كار اجازه فعاليت داشتند و پياپي كارشان توقيف ميشد يا
اينكه واقعاً از ميان ميرفتند.
در قرن هفدهم به دنبال كتاب ، جزوه و سپس روزنامهها پديد آمد با
اختراع و رواج چاپ ، توليد كتاب و انتشار روزنامههاي جهان شاهد پديدهاي بود كه
از آن به عنوان انفجار اطلاعاتي ياد ميكنند. پديدهاي كه به كمك تكنولوژي حركت سيل
آسايي داشته ميباشد. چاپ از زمان رواج عمومي آن در قرن شانزدهم در اروپا تا
سالهاي اخير كه سده بيستم به پايان رسيده است. به مدت چند قرن تنها ابزار موثر و
كارآمد نشر بود، اما اكنون اين حكومت بلامنازع و انحصاري بيرقيب چاپ درهم شكسته
است و راهها و ابزارهاي ديگري به سدت آورده و عرصههاي فعاليت آن دگرگون شده است.
فناوريهاي جهان امروز، چاپ را به عرصه تازهاي كشانده كه با گذشته
متفاوت است چاپ و نشر هم اكنون دستخوش تحولاتي است كه رهاوردهاي نظام اطلاعاتي و
ارتباطي ، دم به دم بر شتاب آن ميافزايد. به طوري كه هم اكنون از دو مفهوم نشر
چاپي و نشر غيرچاپي سخن به ميان ميآيد . تحولات اطلاعاتي و ارتباطي شرايطي ايجاد كرده است كه ميتوان اثر منتشر كرد، اما
از چاپ استفاده نكرد. در اين تحقيق برآنيم كه بيشتر به جنبهي نشر چاپي و تحولاتي
كه از آغاز تاكنون با آن مواجه بوده بپردازيم.
اهميت
تحقيق:
چاپ يكي از اساسيترين و مؤثرترين شيوههاي نگهداري، انتقال و اشاعه
اطلاعات در سراسر تاريخ بشر است. چاپ موجب شد ذهنيت بشر به نوشتار و به نقش تبديل
شود و به صورت كثير به ديگران انتقال يابد، در واقع چاپ يك نياز ضروري براي بشر
بود تا بتواند انديشههاي خود را نگهداري و انتقال دهد. اهميت و ضرورت اين تحقيق
از همين نياز ضروري بشر ناشي ميگردد. چرا كه تحقيق در روند گسترش صنعت چاپ در
جوامع انساني ما را به اين موضوع ميكشاند كه يك جامعه در چه سطحي از رشد فرهنگي
قرار دارد.
رشد و توسعه پديدهاي است همه جانبه، رشد علمي و فرهنگي بدون رشد فكري
و معنوي تحقق نيافته است و از شاخصهاي اصلي و عمدة رشد فكري و معنوي ، انتشار
كتاب است.
يكي از عواملي كه باعث عدم توسعه يافتگي كشورهاي جهان سوم ميباشد فقر
فرهنگي مردمان اين كشورهاست. در كشورهاي جهان سوم ، رشد فرهنگي به حدي نيست كه
بتواند پشتوانه قابل اتكايي براي فعاليتهاي علمي ، فني ، صنعتي و ديگر باشد. كتاب
، جزوه و مطبوعات كه ستون اصلي اين پشتوانه است به اندازة لازم توليد و منتشر نميشود
و به اندازة كافي خوانده نميشود.
پس چاپ و نشر نه تنها شيوهاي براي نگهداري ، انتقال و اشاعه اطلاعات
است، بلكه نقش ويژهاي در توسعه يافتگي كشورها ايفا ميكند.
از سوي ديگر، كتاب ، مجله ، روزنامه و آنچه كه به وسيله چاپ انتشار
پيدا ميكند ، يك وسيله ارتباطي محسوب ميشود و به صورت نوشتههاي چاپ شده روي
كاغذ راه خود را طي ميكند و به مخاطب منتقل ميشود. و به اين جهت در قلمروي
مطالعات مربوط به ارتباطات قرار ميگيرد.
تعريف
«چاپ» واژهاي است كه احتمالاً از chapana
(چاپانا) واژه هندي گرفته شده است. در هند، به چاپ كردن «چهاپه» و به چابگر «چهاپه
گر» ميگويند. اين واژهها در روزنامههاي فارسي هند به كار گرفته شده است.
عدهاي معتقدند كه چاپ از «چاو» مغولي گرفته شده و چاو نوعي پول در عصر
ايلخانيان بوده است. اما به نظر ميرسد صاحبنظران بيشتر به پذيرفتن اشتياق از ريشة
هندي تمايل دارند تا مغولي.
واژه عربي «طبع» و مشتقال آن نيز ، البته اكنون كمتر، در زبان فارسي به
كار گرفته است اما برخي تركيبات مانند «حق طبع» يا «تصحيح مطبعهاي» هنوز در زبان
فارسي كاربرد دارد. واژه ديگري كه براي چاپ به كار ميرفته ، «باسمه» است . و
اصطلاح «باسمه كاري» ، در عصر مغولان در ايران رايج بود و به عمل و وسيلة انتقال نقش
و طرح روي پارچه و موارد ديگر گفته ميشود . بعدها در عصر صفويه ، باسمه تغيير
معنا داد و تقريباً همان معنايي را پيدا كرد. كه امرز كلمة چاپ در زبان فراسي
دارد.
چاپ چيست؟
چاپ عبارت است از فن ، صنعت و گاه نيز هنر نقش كردن كلمات و تصاوير بر
كاغذ، پارچه ، پلاستيك ، فلز ، شيشه و نظاير آنها. چاپ اكنون فرايندي است كه براي
انتقال نقش و تصاوير با سرعت بالا و حجم زياد به كار ميرود، مانند چاپ كتاب ،
روزنامه ، مجله ، تمبر ، اعلاميه ، پوسترها و اخيراً مدارهاي چاپي ميباشد.