در تعريف نمونه يا جمعيت نمونه بايد
گفت، در معناي كلي هر فرد از جامعه را ميتوان نمونة آن جامعه خواند. اما در معناي
متعارف، در همان جامعه به آن جزئي نمونه گفته ميشود كه معرف جامعه باشد. منظور از
ظرط معرف بودن آن است كه همه صفات جامعه، خاصه آن صفاتي كه از لحاظ موضوع تحقيق
داراي اهميت است به تناسب در نمونه وجود داشته باشد و بتوان نتايج حاصل از آن را
به كل جامعه آماري پس بطور كلي و با توجه به توضيحات فوق در تعريف حجم نمونه ميتوان
گفت كه حجم نمونه، تعداد كل عناصر موجود در نمونه است.
اما منظور از جامعة آماري همان
جامعه اصلي است كه از آن نمونهاي نمايا، يا معرف بدست آمده باشد. جامعة آماري را
در مواردي جمعيت و در مواردي ديگر نيز حيطه ميخوانند. حجم جامعة آماري شامل
مجموعه عناصر موجود در جامعه آماري است كه مبناي محاسبه در نمونهگيري محسوب ميشود.
روش شناسي تحقيق
روش مورد استفاده در اين تحقيق، روش
پيمايشي يا Surrey ميباشد.
در اين تحقيق براي جمع آوري اطلاعات از دو تكنيك استفاده نمودهايم:
1- كتابخانهاي: براي دستيابي به
آراء و نظريههاي بزرگان و هم چنين براي آشنا شدن با سابقة تاريخي موضوع از اين
روش سود جستهايم.
2- پرسشنامهاي: اين تكنيك عبارت
است از مطرح كردن يكسري پرسش براي مجموعهاي از پاسخوگيان كه غالباً معرف يك جمعيت
وسيعتر دربارة وضعيت اجتماعي شغلي و خانوادگيشان دربارة عقايد و ايستارهايشان
راجع به مسائل اجتماعي انساني، دنيوي، معنوي و دربارة انتظارتشان، سطح معرفت يا
آگاهيشان در مورد يك حادثه يا يك مسئله دربارة هر نكتهاي كه اطلاع آن براي محقق
جالب است. بررسي پرسشنامهاي با چشمانداز جامعه شناختي، از نظرسنجي ساده عميق
متمايز است. براي آنكه در بررسي جامعه شناختي باز، يبن فرضيههاي نظري در آزمون
همبستگيهايي كه اين فرضيهها توصيه ميكنند، در نظر است از اين لحاظ اين بررسي
به مراتب سنجيدهتر و پايدارتر از نظر سنجيها هستند.
به همين منظور و دستيابي به نتيجه
و تعيين علل گرايش جوانان به مواد مخدر، پرسشنامهاي با 28 سئوال مطرح نموديم و در
اختيار جامعة آماري خود قرار داديم.
تعريف مفاهيم نظري
1- فقر
از ديدگاه تنازعي، فقر يك نتيجه
محتوم استشار است كه روابط نابرابر ميان طبقات اجتماعي ايجاد ميكند. در نتيجه
ثروتمندان شرايط كار و سطح دستمزدها را به دلخواه خود معين ميكنند و طبقه زحمتكش
چارهاي جز تن به اين وضعيت ندارد. اين طبقه به علت نداشتن قدرت، قادر به تغيير
روابط نابرابر نيست و ادامه اين وضعيت اجتنابناپذير است.
2- اعتياد
احتياج رواني و جسماني مبرم بر
استعمال الكل يا داروي مخدر ديگر كه اختيار مصرف و ترك آن از قدرت ارادة شخص خارج
شده باشد.
3- معتاد
كسي است كه رد اثر استفاده مكرر
مداوم، متكي و وابسته به مواد مخدر يا دارو شده باشد. به عبارت ديگر قرباني هر نوع
وابستگي دارويي يا رواني به مواد مخدر شناخته ميشود.
4- فرهنگ
مجموعه دستاوردهاي مادي و معنيو بشر را فرهنگ ميخوانند.
فرهنگ از دو بخش مادي و معنوي تشكيل شده است. فرهنگ مادي دلالت دارد بر كيله ابزار
و وسايلي كه توسط بشر شاخته شده و چگونگي بهرهبرداري از آنها و فرهنگ معنوي اشاره
به نهادها، باورها، ارزشها مرسوم و ميثاق انسانها دارد.