مقدمه
رونق اقتصادي و افزايش سطح درآمد ملي در چند سال اخير
از طرفي باعث بالارفتن سطح مصرف و در نتيجه رونق واحدهاي توليدي و اقتصادي و از
طرف ديگر، موجب فزوني ميزان پس انداز خانواده ها و رونق سرمايه گذاري شده است.
تعادل نسبي بازار و مهار تورم، باعث شده كه سرمايه ها از حوزه دارايي هاي مشهود
مانند طلا و اتومبيل به سمت دارايي هاي مالي نظير سپرده گذاري در بانك ها و خريد
اوراق بهادار و سهام سرازير شود. بدين ترتيب سرمايه گذاري در فعاليت سودده اقتصادي
و توليدي،خود باعث بالا رفتن سطوح درآمدي و قدرت خريد شده و از طرفي افزايش تعداد
فعاليت واحدهاي توليدي و خدماتي،منجر به عرضه محصولات و خدمات بهتر و رقابتي تر
گشته است.
آشنايي با نهادهايي كه در چرخه رونق اقتصادي از اهميت
بالايي برخوردارند، براي همگان مفيد است. از آن جهت كه اين آشنايي باعث مي گردد تا
سرمايه ها براستي در جايگاه خود به گردش درآيد و فرصتها بدرستي در دسترس همگان
قرار گيرد. آشنايي با بازار بورس سهام و كالا از جمله مهمترين اين موارد است. بورس
اوراق بهادار به عنوان بازار سازمان يافته و متشكل، گردش سرمايه و سهام و اوراق
بهادار را تسهيل مي نمايد. بسياري از پس اندازها و سرمايه ها ، مستقيماً از طريق
صاحبان سرمايه يا غيرمستقيم از طريق بانك ها، شركت ها و صندوق هاي سرمايه گذاري در
نهايت در اين بازار به گردش درآمده و در فعاليت هاي اقتصادي مشاركت مي نمايند.
بورس كالا نيز بازار يكپارچه و سازمان يافته اي است كه
در آن خريداران و فروشندگان، توليدكنندگان و مصرف كنندگان، دلالان و معامله گران
به گردش و داد و ستد كالا كمك كرده، در نتيجه قيمت ها به تعادل رسيده و ريسك و
مخاطره موجود در بازار، هم براي توليدكننده و هم براي مصرف كننده نهايي به حداقل
مي رسد.
سرمايه گذاري
·سرمايه
· بازار
سرمايه
· سرمايه
گذاري
· انواع
سرمايه گذاري
· ريسك و
بازده
· بورس
با شروع زندگي جمعي انسانها،علم اقتصاد پا به عرصه
وجود نهاد. آنجا كه هر فرد يا خانواده در ازاي كار و خدمت يا عرضه كالا و محصول،
پاداش و مزدي مي ستاند. كشاورزي كه گندم مازاد بر مصرفش را عرضه مي كرد، مي توانست
ديگر اقلام مورد نياز خود را دريافت نمايد. در واقع كشاورز دريافته بود كه اگر
بخواهد به تنهايي كليه مايحتاج خود را تأمين نمايد، ناچار است به كيفيت پايين دست
ساخته هاي خود قانع باشد و حتي مجبور شود دست از بعضي از نيازمندي هايش بشويد.
شايد جزء اولين يافته هاي انسان در زندگي جمعي بود كه
مي توانست به جاي آنكه خودش نخ بريسد، پارچه ببافد، كشاورزي و گله داري كند، به
شكار برود و ... ، از آنجا كه در موقعيت بهتري براي كشاورزي بود (مثلا زمين
كشاورزيش در كنار رودخانه قرار داشت يا خاك آن حاصلخيزتر بود)، با كيفيت بهتر و
مقدار بيشتري محصول توليد كند و اجازه دهد ديگراني كه در موقعيت بهتري براي شكار
هستند براي خودشان و او شكار كنند. بنابراين كافي است او محصولات خود را با شكار،
پارچه و دام همسايگان خود معاوضه نمايد. اين نوع مبادله كالا به كالا كه داد و ستد
پاياپاي ناميده مي شود، پايه و اساس تمامي داد و ستدهاي امروزي است.
اين نوع معامله با وجود سادگي، مشكلاتي نيز دارد. عرضه
كننده كالا بايد همان موقع معامله را پاياپاي كند. در صورتي كه شايد كالاي طرف
مقابل را نه در اين زمان بلكه حتي در فصل ديگر احتياج داشته باشد. دامنه اين نوع
معاملات از لحاظ زماني و مكاني نيز بسيار محدود است، چرا كه نه شكار شكارچي تا فصل
دروي گندم سالم مي ماند و نه كشاورز مي تواند محصول خود را براي مبادله به شهرهاي
دوردست بفرستد.
چنين بود كه كالاي كمكي سومي وارد داد و ستدهاي پاياپاي
شد كه تا حد زيادي مشكلات را برطرف مي نمود. كالاي استاندارد و مورد قبول همگان،
داراي ارزش تقريباً ثابت و قابل اتكا، با توانايي بالا براي مبادله با هر نوع كالا
و خدمات و قابل حمل و نقل و ذخيره و نگهداري، طلا و مسكوكات آن. با اتكا به اين
كالاي كمكي كه اكنون پول نماينده آن است،طرف ديگر تمامي داد و ستدها جاي خود را
به آن دادند. كشاورزي كه كالايي براي عرضه دارد، در يك طرف بازار كالاي خود را با
پول معاوضه مي نمايد و در طرف ديگر بازار همان پول را به ازاي پارچه و دام مورد
نياز خود مي پردازد. اكنون مقياسي همگاني و قابل فهم وجود دارد كه تمامي كالاها و
خدمات را با آن بسنجند.