مقدمه
E درانجام هر کاری وتحقق بخشیدن به اهداف کم وبیش مشکلاتی پیش روی
مجریان امرخواهد بود .مسلماً گستردگی
کارموجب افزوده شدن بر میزان مسائل ومتعاقباٌ حجم مشکلا ت خواهد شد .آن چه که باید
بیشتر به آن توجه نمود این است که در انجام کارهای بزرگ وخطیر ،علی رغم اینکه وجود
مشکلات اجتناب ناپذیر می نماید ،کوچکترین مشکلات پیامدهایی راخواهند داشت که چون
نوع کار ارزش بالایی دارد ،این پیامدها نیز چشمگیرتر جلوه می نمایند .درواقع می
توان گفت که اگر به ارزش کار توجه شود ،مشکلات بزرگ درکارهای کوچک شاید قابل چشم
پوشی باشند اما مشکلات کوچک درکارهای بزرگ وشایسته نباید نادیده گرفته شوند وبا
دیده غفلت از آنها گذشت .درک گذشته بشری به مانشان می دهد که پیشبرد کارها وتحقق
اهداف همواره مستلزم سازماندهی امور می باشد .بر این اساس سازمانهای مختلف جهت
تحقق اهداف مختلف به منصه ظهور می رسند .هدف توسعه وپیشرفت درهر جامعه مسلماٌ با
ارزشترین هدف هر جامعه به حساب می آید وتحقق این هدف را باید سازمانهایی بر عهده
گیرند . شاید بتوان گفت که مراکز علمی وپژوهشی وبخصوص دانشگاهها مهمترین مؤسساتی
می باشند که می توانند بیشترین کمک راجهت محقق ساختن این هدف داشته باشند .اینکه
جامعه تا چه اندازه ودرکدام زمینه ها بتواند پیشرفت وتوسعه یابد ،دردرجه اول به
عملکرد همین مؤسسات وابسته باز می گردد .به عبارتی می توان گفت هر اندازه زمینه
لازم برای فعالیت مؤسسات علمی وپژوهشی بیشتر فراهم گردد ،می توان عملکرد بهتری رااز
آنها انتظار داشت .
همان طور که اشاره شد هر اندازه نوع کار خطیر وبا ارزشتر
باشد وجود مشکلات حتی درسطح پایین ،لطمات بیشتری خواهد داشت .حال با توجه به رسالت
عظیم دانشگاهها باید دید که چه مشکلاتی پیش روی این مراکز وجود دارد .
هدف ارزشيابي
هدف از انجام این پروژه
« بررسی مسائل ومشکلات مدیران گروههای آموزشی » می باشد ،که البته دامنه آن
محدودبه مسائل ومشکلات مدیران گروههای آموزشی دودانشکده علوم انسانی واجتماعی
ودانشکده هنر دانشگاه مازندران می باشد .شاید برای این پروژه سطح بالایی
درنظر نگیریم ،اما مصاحبه ها ومسائلی که در این پروژه به آنها پرداخته شده ، می
تواند هشداری باشد برای تمام کسانی که به هر نحوه دربه انجام رسیدن فعالیتهای
دانشگاهی نقش ایفا می کنند وبا تلاش خود به انحاء مختلف دراین راه تآثیر می گذارند
.اما چرا هشدار ؟
همان طور که اشاره شد نقش واهمیت دانشگاهها تا به آن اندازه
است که حتی کوچکترین مشکلات درسطح وعمق بیشتری بر عملکرد آن لطمه وارد می
سازد.ازطرف دیگر،عاملین اصلی این نهاد که نقش اصلی درتحقق اهداف آن ایفا می کنند –گروههای
آموزشی – تحت تآثیر عوامل اجرایی دچار مشکل می شوند .بنابراین پیداست که توجه به
عوامل مختلف ونقشی آنها بر این نهاد
می گذارند ازاهمیت زیادی برخوردار می باشد .
محدوديتهاي طرح ارزشيابي
دراینجا لازم می دانیم که به برخی ازمشکلاتی که درانجام
پروژه پیش روی ما قرار داشت اشاره کنیم .برای نمونه می توان گفت که ما حتی برای
بدست آوردن چارت سازمانی وشرح وظایف گروهها با وجود اینکه به جاهای مختلفی –ازجمله
دبیرخانه ومسؤول آموزش دانشکده علوم انسانی واجتماعی – مراجعه کردیم موفق به کسب
آنها نشده وازاینکه خواسته باشیم ازاین طرق به کسب منابع بپردازیم منصرف شدیم .ازدیگر مشکلات ما مدیران گروهها بود که
حتی دربرخی مواقع بر تعیین وقت قطعی جهت
انجام مصاحبه می بایست دو یاسه هفته را پشت سر می گذاشتیم تاموفق به انجام مصاحبه
می شدیم .با این وجود ازبین گروههای آموزشی مادرنهایت موفق به انجام مصاحبه با
مدیران گروههای مدیریت ،اقتصاد نظری واقتصاد بازرگانی ،نشدیم .همین وقت گرفتن ها
وانجام مصاحبه قسمت اعظم وقت پروژه را به خود اختصاص داده .علی رغم این مسائل
بررسی مسائل ومشکلات دیگر مدیرگروهها به اتمام رسید ودرپروژه گزارش شده است.
¯ عوامل مورد ارزشيابی
ملاکهای انجام کار پروژه بررسی عوامل زیر به حساب می آید :
بررسی مسائل
ومشکلات مختص هر یک ازگروهها در زمینه های آموزشی
بررسی مسائل
ومشکلات پژوهشی هریک از گروههای آموزشی
بررسی مسائل
ومشکلات اداری ومالی هر یک ازگروهها
بررسی زمینه
های ارتقاء درهر یک ازگروهها
بررسي مشكلات كالبدي و فضاهاي آموزشي هر يك از گروه ها
توصيف نظام (برنامه )
همانطورکه دربالا اشاره شد مسائل ومشکلات گروهها در5 زمینه
عمده مطرح گردیده است . درمورد اول ،یعنی مسائل ومشکلات آموزشی گروهها مسائل مربوط
به اساتید ،دانشجویان وبرنامه درسی گروه مورد بحث وبررسی قرار می گیرد ومسائلی که
به عنوان مسائل آموزشی گروهها درمصاحبه مورد توجه قرار می دهیم شامل همین موارد –
والبته مسائلی که خود مدیرگروه احتمالاً میافزاید-می باشد .
درمورد دوم یعنی مسائل ومشکلات پژوهشی گروهها لازم بود تا
ابتدا درهر گروه زمینه های پژوهشی گروهها مطرح شود وسپس مشکلات پیش روی گروهها
دراین خصوص بررسی گردد .بنابراین به تشخیص خود مدیرگروه زمینه های پژوهشی مطرح و
توضیحات لازم ارائه می گردد .
درمورد سوم یعنی مسائل ومشکلات اداری ومالی ابتدا الزامات
گروه دراین زمینه مشخص شده وخود مدیر گروه دراین زمینه توضیحات لازم را ارائه می دهد
.
درارتباط با مورد آخر یعنی زمینه های ارتقاء گروه ،اینکه با
توجه به وضعیت موجود چه پیشنهادی جهت ارتقاء می توان ارائه داد مورد بررسی قرار می
گیرد .دراین ارتباط مدیر گروه با توجه به قابلیتهای گروه وزمینه هایی که می توان
برای ارتقاء گروه درنظر گرفت ،به تشخیص خود این زمینه ها را برای ما طیّ مصاحبه
مطرح می کند .
سوالهاي مورد ارزشيابي
بنابراین مادر این پروژه درپی این نکات می باشیم که :
-
چه مسائل و مشکلاتی درزمینه آموزشی برای هر یک ازگروهها مطرح است ؟
-
چه مسائل و مشکلاتی درزمینه پژوهش برای هر یک ازگروهها مطرح می باشد ؟
-
مسائل ومشکلات اداری و مالی گروهها کدامند ؟
-
چه زمینه هایی برای ارتقاء هر یک ازگروهها وجود دارد ؟
برای پاسخگویی به سؤالات فوق ویافتن
مسائل ومشکلات گروهها داده های مورد نیازما برگرفته از تمام اطلاعاتی می باشد که
می باشد که مدیران گروهها طیّ مصاحبه به آنها می پردازند . بنابراین ما نیازمند
آنیم که با مخاطب قرار دادن هر یک از مدیر
گروهها –بعنوان فردی که بهتر از هر کس دیگری می تواند ما را از وضعیت گروه مطلع
سازد – به جمع آوری اطلاعات درزمینه های فوق بپردازیم .
× لازم به ذکر است که مسلماً مسائل ومشکلات گروهها محدود به زمینه
های فوق- الذکر نمی باشد ،اما به جهت اینکه
تمام گروهها درچهارچوب خاصی فعالیت می کنند وازطرفی این چهارچوبها تا حدودی
دربین گروهها یکسان می باشد (برای مثال بررسی زمینه های آموزشی گروهها ،وازطرف
دیگر هر یک از این زمینه ها درهر یک از گروهها به شکل خاصی نمود پیدامی کند ،ما
برآنیم که درچهارچوب وظایف گروهها به بررسی مسائل ومشکلات گروهها بپردازیم .براین اساس برای تعیین این چهارچوب منبعی را
که ازآن استفاده کرده ایم شرح وظایف گروهها –اقتباس ازآیین نامه کلی دانشگاهها – می باشد .
تصور ما براین است که برای به انجام رسیدن فعالیتهای فوق حداقل نیاز به صرف سه ماه زمان می باشد
طوری که اطلاعات لازم گردآوری شده وبه صورت گزارش تدوین گردد .
¯ طرح ارزشيابی وشيوه اجرای آن
طرح کلی که برای پروژه درنظر گرفته شده است به این صورت می
باشد که :
الف ) تعیین
مسائل ومشکلات گروهها ؛ برای اینکه بدانیم مسائل ومشکلات گروهها درچه زمینه هایی
خود رانشان می دهند ، ابتدا زمینه هایی که گروهها درآن به فعالیت می پردازند ،باید
تعیین گردد . به این منظور جهت تعیین زمینه فعالیت گروهها چهارچوب این فعالیتها را
ازشرح وظایف گرههای آموزشی–برگرفته ازآیین نامه دانشگاهها- مشخص کرده ایم .
ب ) پس ازاینکه چهارچوب فعالیت های گروهها تعیین شد ،باید تعيين
كرد که مشکلات گروهها دراین چهارچوب چیست ...
. داده های ما نوعاً اطلاعاتی می
باشد که مدیر گروه طی مصاحبه دراختیار ما قرار می دهد .
ابزار اندازه گيري
بدین جهت برای کسب این اطلاعات ابتدا ازهمه مدیرگروهها وقت می گرفتیم وسپس
طی مصاحبه ای اطلاعات رااخذ کرده وضبط کرده ایم .ازجمله دلایلی که ازاین روش برای
مصاحبه استفاده کرده ایم وروشهای دیگر را ،مثلاً پرسشنامه ، کنارگذاشتیم دلایلی را می توان ذکر کرد :
الف ) نخستین
دلیل این است که استفاده ازپرسشنامه درواقع زمینه مشکلات گروهها را یکسان درنظر می
گیرد .درحالی که با کمی دقت می توان متوجه شد که ،یکسان درنظر گرفتن مسائل گروهها
درقالب پرسشنامه عملاً امکان ندارد به خصوص با توجه به تفاوتهای موجود بین رشته
های کارگاهی - مثل جغرافیا،تربیت بدنی یا دروسی ازدانشجویان هنر– بارشته های
غیرکارگاهی می توان بیشتر به این موضوع پی برد که ،یکسان درنظر گرفتن مسائل ،یکسان
درنظرگرفتن گروهها می باشد ،درحالی که چنین امری به دور از واقعیت می باشد ،
ب ) دلیل دیگر
اینکه پرسشنامه محدود کردن مسائل ومشکلات درقالبی ازپیش تعیین شده است ، به عبارتی
چنانچه ما می خواستیم برفرض با کمک یک یا دو نفر ازمدیران گروهها به تعیین مسائل
گروهها اقدام کنیم ،درواقع گذشته از اینکه مسائل گروهها را یکسان درنظر می گرفتیم
،محتوای پرسشنامه را محدود به همین مسائلِ مشخص ،می ساختیم .حال آنکه بسیاری
ازمسائل و – بخصوص – مشکلات درگروهها شکل روتین ندارد که بتوان قالب یکسانی را
برای آنها ،ازپیش تعیین کنیم .این امر خود مانع از آن می شود که ما بتوانیم از
مشکلات خاص گروهها ، باز مانیم .