فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه.......................................................................................... 1
برنامه ریزی استراتژیک............................................................ 2
مدلهای برنامه ریزی استراتژیکی................................................... 4
مجموعه اطلاعات.............................................................. 12
ابزار و ارزشیابی.......................................................... 14
مدل پیشنهاد شده............................................................. 17
ایده............................................................................................. 21
ماموریت......................................................................................... 23
اهداف........................................................................................ 24
سیاست کیفیت و مداخله برنامه ریزی....................................... 33
ارزش مدیریت نتیجه طبیعی برای ارزش آگاهانه است................... 44
برنامه ریزی اجرایی............................................................ 46
ارزیابی و بازخورد............................................................. 47
نتیجه گیری....................................................................... 48
منابع................................................................................... 51
مقدمه :
مديريت كيفيت جامع TQM ،
براي فرازير(1997) پيوستگي پيشرفت كيفيت است .
(CQT) ، CQT صرفاً واژه فني نيست .دلايل
مهمي براي معني كلي وجود دارد . اينجا تاكيد در تداوم (پيوستگي) كوشش ها در پيشرفت
كيفيت است ، بعلاوه كيفيت
مثل يك سفر بي پايان است . مثل يك موضوع تمرين شده كيفيت بطور قرار دادي
در ليست آيتم هايي كه در موسسه آموزشي
مديريت مي شود شكل نمي گيرد .
سطوح مديريت كيفيت شبيه دلفين ها است مثلاً زمانيكه يك بحراني يا يك
رانش ناگهاني كه بستگي به تغيير در گارد نگهبان موسسه دارد يا چالش هاي خارجي و
تهديد و غيره وجود دارد .
چالشي كه از پس جهاني شدن مي آيد در يك
مقايسه تند ، TQM فلسفه طرح شده توسعه را تشويق مي كند . اين دلالت بر اين دارد كه
روش اينجا و حالا يا مديريت وضع كننده مناسب نيست ، موسسه نياز به ايده آتي جائيكه
آن قصد رفتن به 5 سال يا 10 سال بعدي را دارند . ايده و پيش بيني درون اهداف و
فعاليت ها تبديل شده اند ، روشهاي كامل كننده آنها به دقت توضيح داده شده بودند .
از اين رو برنامه ريزي يك عنصر سازنده ضروري در قبول TQM در موسسات آموزشي
مي شود . تقريباً هر نويسنده اي عبارت
«برنامه ريزي استراتژيك » را نسبت
به برنامه ريزي به كار برده است . چرا برنامه ريزي استراتژيك ؟
آن چه معني اي مي دهد ؟
برنامه ريزي
استراتژيك :
كلمه « استراتژي يك معني ضمني از روش هاي قبول مقدماتي در جنگ
دارد. معني هندي كلمه , استراتژي “ ران – ني تي است (ران
براي جنگ و ني تي براي روش يا اصول ) .
اما چه دليلي بايد براي ا هميت كلمه
استراتژي از زبان ميانجي جنگ درناحيه مديريت
كارخانه اي خدمات يا آموزش باشد ؟
در جنگ ، استراتژي تمركز در يك هدف مفرد
دارد : پيروزي و پيروزي ، نه برنامه ريزي براي شكست .
آن حتي تصور مفهوم يادگيري از
شكست را ندارد . دومين و شركت كننده
دستور براي پيروزي آخرين بهاي زندگي انسان
،مجهز سازي و پول است
سومين ، جنگ بايد در كوتاهترين زمان به پيروزي بيانجامد .
چهارمين جنگ براي حمله كردن بيشترين درجه جراحت پذير ي
در مخالفت با بزرگترين قدرت برنامه ريزي
مي شود .
پنجمين
زمانبندي حمله بينهايت براي استراتژي جنگ مهم است .
ششمين صف آرايي ماهرانه ارتش ، نيروي دريايي و نيرويي هوايي تعيين
كننده است بنابر اين آنها همديگر را كامل مي كنند و جمع افزايي را در
مقابل جنگ بوجود مي آورند . اينجا مي
تواند تعداد جزئيات ديگري
از استراتژي جنگ باشد . اما چطور آنها براي آموزش و مديريت كيفيت مهم هستند ؟ در
نتيجه ما با عبارات زير آنرا تعبير مي كنيم :
· آغاز كردن استراتژيك TQM مثل يك حمله به كيفيت ضعيف است .
· حمايت يك تلاش ابتكار ي شبيهه TQM از شكست است .
· موفقيت مجمع كيفيتي در آخر ارزش
دارد .
· بهتر كردن كيفيت در زمان كوتاه ،
كاهش دوره رشد نهفته و
آغاز كردن زمان .
· پيدا كردن يك موضوع ثبت شد ه امن
، بكار گيري اصول كازين براي شناسايي يك
منطقه جائيكه موفقيت مي تواند حتمي شود و تلاش آتي و موفقيت ساخته شود .
· زمانبندي وتربيت وقايع در TQM براي بدست آوردن بهترين فوايد
· تضمين جايگيري از بهترين منابع
انساني و كارتيمي براي تضمين اصلاح مداوم .
پس برنامه ريزي استراتژيكي بايد براي توسعه دادن برنامه ريزي طولاني
مدت با برنامه ريزي هاي داخلي متوسط و
كوتاه مدت براي كسب
ماموريت ها و اهداف سازماني در زماني
درزمان كوتاه با آخرين بها توسط جايگزين منابع در دسترس و به حد كمال رساند ن
قابليت هاي انساني دلالت داشته باشد در اين فصل ، ما تعداد ي مدل هاي موجود از
برنامه ريزي استراتژيكي را كه توسط مدل در نظر گرفته شده در موسسات هندي پيروي شده
است را تجديد نظر خواهيم كرد.
مدل هاي برنامه ريزي استراتژيكي :
چندين مدل هاي برنامه
ريزي استراتژيكي وجود دارد . مورگاتوريد و
مور گا ن (1993) يك كالبد جالب بر آنچه كه
پارامتر هاي برنامه ريزي مي تواند مناسب باشد را پيشنهاد كردند . آنها چهار مدل كلي
بر پايه دو پارامتر – دسترسي و خدمات توسط تقسيم شدن هر دو دسترس و خدمات درون دسترسي
با ز و موقعيت خوب ، و به ترتيب خدمات
اصلي و افزودني ساختند . موسسات دسترسي باز نظير موسسات جائيكه هر شخصي مي تواند
در آن قدم بزند و بدست آوردن پذيرش اگر اويكمرد يا او يكزن كيفيت هاي معلوماتي ضروري را تكميل كند .
محدوديتي در اساس شايستگي ، طبقه ، عقيده ، مذهب ، جنس ، زبان ، كلاس
اقتصادي و غيره نيست .
موسسات با دسترسي موقعيت خوب اينها جائي هستند كه ورود دانشجويان در آن
ضوابط از پيش تعريف شده كنترل شده است .
درصورتيكه ميانگين اهداف مدارس
دولتي و كمك دولتي موسسات با دسترسي باز هستند ، دستمزد مدارس خصوصي ، مدارس
دختران و مدارس فرقه اي موسسات با دستر س موقعيت خوب هستند .