تاريخچه اي در گنجينه
ثبت احوال: روزگاري كه همه نام دار شدند
درهاي ساختمان گنجينه ثبت احوال، بيشتر مواقع بسته است.
گاهي ممكن است بازديد كننده اي از راه برسد كه يك محقق است يا دانشجو يا خبرنگاري
از سر كنجكاوي در آن صورت كليد ها از كشوي ميز اتاق روابط عمومي بيرون مي آيند.
قفل ها يك به يك باز و درهاي گنجينه گشوده مي شوند. اما رسيدن به همين مرحله هم
نياز به هماهنگي و كسب مجوز ورود دارد. هرچند چندان جاي نگراني هم نيست. دوربين
هاي حراست سازمان ثبت احوال همه حركات و رفت و آمدهاي داخل ساختمان گنجينه را كنترل
مي كنند. گنجينه اي كه حتي چيدمان آثار داخل آن هم از سوي آدم هاي پشت همان دوربين
ها صورت گرفته است!
وقتي در موزه اي بسته باشد، مي شود
حدس زد كه يا بازديد كننده اي وجود ندارد يا آثار داخل موزه به علت دارا بودن
اهميت و ارزش فراوان و لزوم نگهداري بيشتر نبايد چندان در معرض ديد قرار بگيرد. در
گنجينه ثبت احوال بايد به دنبال كداميك از اين دو بود نسخه اي از اسناد مشاهير
شهدا و بزرگان كشور در اين گنجينه نگهداري مي شوند. علاوه بر اسناد مذكور نمونه
هايي از شناسنامه ها، گواهي ها، قوانين و مقررات و دستورالعمل ها، متون آموزشي و
فرم هاي اداري، مهرها و مستندات مربوط به گذشته ثبت احوال در ايران نيز در اين محل
به نمايش گذاشته شده اند.
سعيد عبودي معاون حقوقي و سجلي
سازمان ثبت احوال كشور مي گويد: «از سال ۱۲۹۷ كه سازمان ثبت احوال كشور با صدور
نخستين شناسنامه براي نوزادي به نام «فاطمه ايراني» تشكيل شد، براي هر ايراني در
حين صدور شناسنامه، سندي هم تنظيم شد. اين سند حاوي اطلاعاتي از اظهار كننده مراتب
ولادت هر ايراني، تاريخ ولادت، محل آن، مشخصات والدين فرد و در صورت تولد در مراكز
بهداشتي گواهي مربوط به آن مراكز يا مشخصات و امضا شهودي به عنوان گواهان بر امر
ولادت است. در حال حاضر نزديك به ۹۷ ميليون سند تنظيم شده از بدو تشكيل ثبت احوال
تاكنون هم به صورت مكتوب و هم به صورت الكترونيكي در دو نسخه آرشيو شده است. نسخه
هاي دوم اين اسناد در محل هاي جداگانه نگهداري مي شود. اين اسناد در مجلدهاي ۲۵۰
تايي تجليد شده و در پايان به امضاي دادستان هر محل رسيده و در بايگاني هاي ثبت
احوال سراسر كشور نگهداري مي شوند. اطلاعات اين اسناد مهمترين مرجع براي رسيدگي به
دعاوي مربوط به هويت يا اثبات نسب است و تغيير در مندرجات آنها با حكم دادگاه و
تصميم هيات هاي حل اختلاف، كميسيون تشخيص سن و تغيير نام خانوادگي امكان پذير
است.»
در گنجينه ثبت احوال بازديد كننده
هايي كه وجود ندارند مي توانند نمونه اي از اين اسناد تنظيم شده را مشاهده كنند.
اسنادي كه البته مربوط به وقايع چهارگانه زندگي برخي از بزرگان نظام، سياستمداران
صاحب نام و مشاهير است. مانند سندي كه گواهي تولد شهيد سيد مصطفي خميني است و در
شروع آن آمده «اينجانب روح الله فرزند مرحوم آقاي مصطفي، پيشه ام اهل علم در شهر
... كوي... سكونت دارم به معيت و گواهي كه اين برگ را امضا كرده اند.» و در ادامه
مشخصات فرزند پسر متولد شده ثبت شده است. دو سند سجلي ديگر هم مربوط به مرحوم حاج
سيداحمد خميني و فرزند او سيدحسن خميني (مصطفوي) است: «اول مرداد ۱۳۵۱ در ساعت هفت
شب پسري كه نام او حسن مي باشد در قم، خيابان ... كوي يخچال خانه شماره ... به
دنيا آمده است. نام پدر آقاي سيد احمد داراي نام خانوادگي مصطفوي ، پيشه او محصل
است ادامه مشخصات. از طرفي شناسنامه شماره ۲۷۴۴ هم نام سيد روح الله با نام
خانوادگي مصطفوي، سال تولد ۱۲۷۹ در شهرستان خمين را درخود جاي داده است. نمونه اي
از صفحه اول شناسنامه در ابعاد بزرگ تر به شكل تابلوهاي قاب گرفته شده هم در موزه
به نمايش درآمده است.
گنجينه ثبت احوال بخش هاي متعددي
دارد. در بروشور آن نوشته شده است: «محل گنجينه در ساختمان شماره سه سازمان ثبت
احوال واقع شده است. در سه سالن با زيربناي ۲۰۰ متر مربع ۸۷ ويترين با ابعاد مختلف
جاي داده شده است» مي توان ويترين هاي شيشه اي را كه با نمايش نخستين شناسنامه
صادر شده براي يك ايراني در آن، شروع مي شود را يك به يك نگاه كرد و جلو رفت و نام
هاي آشنايي را ديد. مرحوم آيت الله محمدحسين طباطبايي صاحب تفسير الميزان، آيت
الله موسي صدر يا «سند سجلي» آيت الله طالقاني و استاد محمدتقي جعفري. همچنين
اسناد سجلدي برخي از محققان و دانشمندان ايراني نظير محمود حسابي، سعيد نفيسي،
سياستمداران معاصر دكتر محمدمصدق و معاصرتر، اسناد سجلدي شهيد باهنر، رجايي،
همچنين اسناد سجلي رهبر معظم انقلاب، آقاي هاشمي رفسنجاني . اسناد سجلي ديگري هم مربوط
به سياستمداران و شخصيت هاي مطرح دوران پيش از انقلاب وجود دارد كه در غرفه هاي
ديگري به نمايش درآمده اند.