تغذيه
گندم
مسالهي اساسي
تغذيه گندم در ديمزارها، تنظيم مقدار كود بر اساس رژيم رطوبتي قابل انتظار در
منطقه رشد گياه ميباشد. در شرايط بارندگي محدود، ضرورتاً بايستي مصرف كودهاي
شيميايي را به اندازهاي محدود نمود كه موجب گياهسوزي نشده و گياه با استفاده از
رطوبت موجود، بتواند از كود استفاده نموده و عملكرد مناسب را توليد نمايد. به
عبارت ديگر از به هم خوردن تعادل حساس و بحراني بين رشد رويشي و زايشي در شرايط
كمبود رطوبت بايد جلوگيري كرد.
از طرف ديگر
وقتي بارندگي در حد مطلوب است، بايد مواد غذايي را به اندازهاي مصرف كرد كه گياه
قادر به استفاده كامل و مفيد از آن در شرايط مطلوب رطوبتي باشد. اغلب خاكهاي
مناطق خشك و نيمهخشك بطور طبيعي داراي ذخيره پتاسيم زيادي هستند و اين مقدار براي زراعت ديم معمولاً كافي
است. برعكس، ذخيره فسفر خاك براي عملكرد رضايتبخش كافي نيست و بايد بر اساس تجزيه
خاك و توصيه مناطق فسفر خالص را قبل و يا موقع كاشت مصرف كرد تا استفاده از آن در
مراحل اوليه باعث تحريك رشد و استقرار خوب گياه و نفوذ بهتر ريشه شده و پيشرسي
محصول افزايش يابد.
فسفر در
ازدياد مقاومت گياه نسبت به خشكي موثر است. مصرف كودهاي ازته در غلات ديم، حتي در
شرايطي كه حاصلخيزي خاك خوب باشد، مفيد خواهد بود. زمان مطلوب مصرف كودهاي ازته
متغير بوده و بستگي به پراكنش بارندگي دارد و بهتر است بر اساس آزمون خاك و توصيه
مناطق، ازت خالص (به صورت 3/2 در پاييز در موقع كاشت و در صورت اطمينان از بارندگيهاي
بهاره 3/1 آن را در بهار به صورت سرك) مصرف نمود.
مهمترين
آفات مزراع گندم در منطقه گميشان
شته سبز گندم: Sitobion
avenae (Fab)
خانواده: Aphidae
مشخصات، زيستشناسي،
خسارت و كنترل
طول بدن 8/2-2
ميليمتر و طول شاخك در شتههاي بيبال برابر و يا بيشتر از طول بدن است. كورنيكول
در انتهاي آزاد خود قدري عريض ميشود. دم به خوبي رشد كرده و 3/2 طول كورنيكول را
دارد. رنگ شته سبز ملايم يا سبز مايل به زرد ميباشد. كورنيكولها و شاخكها سياه،
دم روشن، پاها زرد و انتهاي ران، ساق و پنجه پا دودي رنگ است.
شتههاي كامل
بالدار داراي سر و سينه قهوهاي مايل به قرمز، شكم سبز با 6-5 لكه جانبي تيره ميباشد.
بقيه اعضاء از نظر رنگ تفاوتي با بيبالها ندارند. اين شته در همه نقاط مهم گندمخيز
كشور فعاليت دارد. به عبارت ديگر، از منطقه گرم اهواز تا مناطق سردسير شهركر و
خلخال و از مناطق مرطوب مازاندران و گرگان تا مناطق خشك سيستان و بلوچستان وجود
دارد. اين شته روي گرامينههاي اهلي و وحشي زندگي نموده و خسارتزايي ميكند و
علاوه بر جوانهها و برگها به دانهها نيز حمله كرده و در بين شتهها، بيشترين
خسارت را وارد ميسازد شته سبز گندم ناقل بيماري ويروس موزاييك جو نيز ميباشد.
تاكنون تخم
زمستانگذران اين شته از ايران گزارش نشده است و اعتقاد بر اين است كه تمام سال را
به صورت زندهزايي توسط مادههاي جفتگيري نكرده ميگذراند و به عبارت ديگر فرم
جنسي آن تاكنون در ايران ديده نشده است. در سالهاي عادي اين شته در اكثر مناطق
كشور از مهمترين شتههاست. در اين گونه سالها، اوج جمعيت ساير شتهها در مرحله
ظهور برگ پرچم است، در حالي كه جمعيت شته سبز
گندم ديرتر از زمان ظهور خوشه به اوج ميرسد. جمعيت اين شته بعضي سالها و
در شرايطي ويژه افزايش شديدي نشان ميدهد كه در آن صورت در مواردي چارهاي جز
مبارزه شيميايي نيست، ولي در عين حال اين شته دشمنان طبيعي فراواني دارد كه در
سراسر كشور فعال بوده و جمعيت اين آفت را در سطحي قابل تحمل نگه ميدارند.
سن مائورا: Eurygaster
maura (L.)
خانواده: Scutelleridae
مشخصات، زيستشناسي،
خسارت و كنترل
اين گونه
شباهت بسياري به سن گندم دارد، ولي طول بدن، شكل و تعداد قلابهاي داخل عضو تناسلي
حشره كامل نر آن با سن گندم متفاوت است كه در اينگونه يك جفت و داسي شكل بوده، در
حالي كه در سن گندم دو جفت بوده و جفت زيري راست و بدون خميدگي و جفت رويي قدري
خميده است.
اين سن در
منطقه گرگان و گنبد، منطقه كلاردشت و مسير آن به طرف مرزنآباد، سراسر نوار ساحلي
درياي خزر و منطقه رودبار و بين تبريز و مرز بازرگان يافت ميشود. گياهان ميزبان و
شيوه خسارت تقريباً مانند سن گندم است و شدت خسارت آن نيز اگر زنبورهاي
پارازيتوييد تخم فعال نباشد، قابل توجه خواهد بود. خوشبختانه زنبورها قادرند اين
آفت را دائماً تحت كنترل درآورند.
اين حشره يك
نسل در سال دارد. تابستان و زمستان را به صورت سن كامل در بلنديها و ارتفاعات
اطراف، زير بوتهها، زير سنگها و زير برگهاي ريخته درختان به صورت دياپوز ميگذراند.
در بهار به مزارع ريزش كرده، پنج مرحله پورگي را پشت سر گذاشته و پس از كامل شدن
به مكانهاي تابستاني و زمستاني انتقال مييابد.
خوشبختانه در
زمان برداشت گندم در منطقه گرگان و گنبد حدود 50 درصد از جمعيت آفت به صورت پوره
ديده ميشود و اين خود امتياز بزرگي در كنترل اين آفت است، چون اين پورهها عمدتاً
از بيغذايي تلف خواهند شد. البته اين پورهها بعد از برداشت گندم به طرف علفهاي
كشيده برگ نظير جو.هاي وحشي، بروموس، پوآ و بويژه به طرف گندم بجاي مانده در حاشيه
مزارع و كاه وكلش داخل مزارع درو شده حركت كرده و به تغذيه ادامه ميدهند، ولي در
هر صورت تعداد كثيري از اين عده محكوم به فنا هستند و اين خود پديدهاي است كه از
نقطه نظر IPM اهميت فراواني دارد. از طرف ديگر، ميزان
فعاليت دشمنان طبيعي به اندازهاي است كه مجال افزايشي جمعيت را به آفت نداده و آن
را تقريباً زير سطح زيان اقتصادي نگه ميدارند. فعاليت مگسهاي پارازيتوئيد نيز
اميدبخش است.
سوسك سياه
گندم: Zabrus
tenebrioides (Goeza)
خانواده: Carabidae